۱۳۹۶ مهر ۱۲, چهارشنبه
۱۳۹۶ مهر ۱۱, سهشنبه
۱۳۹۶ مهر ۲, یکشنبه
۱۳۹۶ شهریور ۱۹, یکشنبه
۱۳۹۶ شهریور ۷, سهشنبه
۱۳۹۶ مرداد ۲۹, یکشنبه
۱۳۹۶ مرداد ۲۶, پنجشنبه
۱۳۹۶ مرداد ۱۳, جمعه
۱۳۹۶ مرداد ۱۰, سهشنبه
۱۳۹۶ مرداد ۹, دوشنبه
۱۳۹۶ مرداد ۸, یکشنبه
۱۳۹۶ مرداد ۳, سهشنبه
۱۳۹۶ مرداد ۲, دوشنبه
۱۳۹۶ تیر ۲۹, پنجشنبه
۱۳۹۶ تیر ۷, چهارشنبه
۱۳۹۶ تیر ۶, سهشنبه
گزارشی از آخرین وضعیت گلرخ ایرایی؛ حدود ۲ سال تا آزادی
خبرگزاری هرانا – گلرخ ابراهیمی ایرایی، فعال حقوق بشر دربند همزمان با همسرش، آرش صادقی، کماکان در زندان اوین به سر می برد. خانم ایرایی که از سال ۹۵ در زندان به سر می برد پس از مدتی تحمل حبس با کاهش حکم روبرو شد و هم اکنون محکومیت وی از ۶۰ ماه به ۳۰ ماه تغییر یافته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گلرخ ابراهیمی ایرایی، کنشگر مدنی محبوس در بند نسوان زندان اوین در صورت عدم تغییر شرایط حدود ۲۲ ماه دیگر تا زمان آزادی در زندان حضور خواهد داشت.
حکم اولیه خانم ایرایی که با آن راهی زندان شد ۶ سال حبس تعزیری بود ک بعد از تجمیع احکام به ۵ سال حبس کاهش یافت، که این حکم در عید نوروز ۹۶ از طریق ابلاغ عفو نوروزی با کاهش ۳۰ ماهه از بابت اتهام توهین به مقدسات در پرونده روبرو شد، با احتساب این کاهش حکم میزان حبس تعزیری که خانم ایرایی تحمل خواهد کرد از ۶۰ ماه به ۳۰ ماه کاهش یافته است.
بر اساس تقویم زندان و میزان مدتی که وی در زندان به سر برده است، در صورت عدم تغییر شرایط، خانم ایرایی حدود ۲۲ ماه دیگر به تحمل حبس ادامه خواهد داد.
لازم به یادآوری است گلرخ ابراهیمی ایرایی مدافع حقوق بشر و همسر آرش صادقی (دیگر فعال حقوق بشر دربند) در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۳۹۳ بازداشت شد. سپس در اردیبهشت ماه ۹۴ به اتهام توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر بدون حضور وی تایید شد.
خانم ابراهیمی ایرایی، ۳ آبان ماه ۱۳۹۵ بدون دریافت احضاریه کتبی توسط ماموران امنیتی جهت اجرای حکم ۶ سال حبس تعزیری بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
این فعال حقوق بشر با استناد به داستانی منتشر نشده در نقد سنگسار و با درنظرگرفتن سنگسار به عنوان مقدسات به توهین به مقدسات متهم شد. از دیگر مصادیق اتهامی وی میتوان به کشف حجاب و ترویج بی حجابی از طریق گذاشتن عکس های بدون روسری در کنار همسرش در فیسبوک، مخالفت با حکم قصاص، امضای بیانیه هایی در مخالفت با مجازات اعدام، شرکت در تجمعات حمایت از زندانیان سیاسی و دیدار با زندانیان سیاسی اشاره کرد.
خانم ایرایی که پیش تر از بیماری دشواری رنج می برد بدون طی کامل دوره درمان راهی زندان شد و هم اکنون نیازمند رسیدگی پزشکی است.
او در حال حاضر مشغول گذراندن محکومیت خود در بند نسوان زندان اوین است. با احتساب عفو نوروزی حکم او از ۶۰ ماه به ۳۰ ماه کاهش یافت.
۱۳۹۶ خرداد ۳۱, چهارشنبه
۱۳۹۶ خرداد ۳۰, سهشنبه
۱۳۹۶ خرداد ۲۷, شنبه
۱۳۹۶ خرداد ۱۷, چهارشنبه
تداوم بلاتکلیفی پنج شهروند بوکانی پس از یک ماه بازداشت
علیرغم گذشت بیش از یک ماه از بازداشت پنج شهروند ساکن بوکان، این افراد همچنان بهصورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اداره اطلاعات بوکان نگهداری میشوند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، مأموران امنیتی روز ۱۵ اردیبهشتماه سال ۱۳۹۶ با یورش به منازل تعدادی از شهروندان بوکانی، پنج تن از آنان را بازداشت کردند.
«ریبوار محمدی»، دکتر «منصور محمدپور» عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد بوکان، «کمال آندلس»، ماموستا «محسن برده زرد» امام جماعت روستای برده زرد بوکان و «صلاحالدین کاوانی» هویت این افراد دستگیر شده است که هم اکنون بدون تفهیم اتهام در بازداشت نیروهای امنیتی به سر میبرند.
ماف نیوز در این خصوص گزارش کرد؛ در میان این بازداشتشدگان، سه نفر حافظ کل قرآن دیده میشوند و وجه مشترک این افراد، فعالیتهای مذهبی آنان بوده است. منابع مطلع میگویند از این افراد، دکتر منصور محمدپور و ماموستا محسن برده زرد با جراحت جسمی روبرو بودهاند.
همچنین در اردیبهشتماه امسال نیز چندین فعال مذهبی بوکانی، در حال بازگشت از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، بعد توقیف کتابهای خریداریشده و ضرب و شتم توسط نیروهای لباس شخصی، بدون قرار بازداشت، دستگیر و به بازداشتگاه ادارهی اطلاعات بوکان منتقل شدند.
ممانعت از آزادی نوید خانجانی در تاریخ مقرر پس از پنج سال حبس
روز گذشته مسئولان زندان رجایی شهر از آزادی نوید خانجانی، فعال حقوق بشر و زندانی بهایی، ممانعت کردند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، نوید خانجانی که از سال ۹۱ در حبس به سر میبرد، قرار بود روز گذشته ۱۶ خردادماه با پایان دوران محکومیت از زندان رجایی شهر آزاد شود اما مسئولان این زندان مانع از آزادی این زندانی سیاسی گشتهاند.
شایان ذکر است که در سال گذشته اخباری مبنی بر پروندهسازی جدید برای این فعال حقوق بشر در رسانههای وابسته سپاه پاسدارن منتشر شد.
در خردادماه سال ۹۵، سایت گرداب با انتشار یک گفتگوی اینترنتی که در «گوگل چت» اتفاق افتاده است، این شهروند بهایی را متهم به «برنامهریزی جهت اقدامات مسلحانه علیه نظام» کرد.
نوید خانجانی، علیرغم وضعیت نامساعد جسمانی، در مدت پنج سال حبس، محروم از حق مرخصی در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج نگهداری شده است. این زندانی سیاسی مدتی پیش در پی وخامت حال در بیمارستان بستری شده و پزشکان درباره وضعیت کبد و سوابق بیماری وی هشدار داده بودند؛ با این حال مقامات امنیتی از صدور مرخصی درمانی و آزادی مشروط برای وی جلوگیری به عمل آوردند.
نوید خانجانی مؤسس جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی است که در اسفندماه ۸۸ از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد و حدود ۲ ماه در زندان به سر برد. وی سپس از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس به تحمل ۱۲ سال حبس تعزیری و چهارصد هزار تومان جریمه نقدی محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر عیناً تائید شد و در سال ۹۴ اعمال ماده ۱۳۴ و «تجمیع احکام» با کاهش حکم سابق به ۵ سال حبس تعزیری تقلیل یافت.
اتهامات وی «نشر اکاذیب»، «تشویش اذهان و تبلیغ علیه نظام بهواسطهٔ انتشار اخبار و گزارشها و انجام مصاحبه با تلویزیون و رادیوهای بیگانه»، «عضویت در کمیته گزارشگران حقوق بشر» و همچنین «تشکیل گروه جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی» عنوانشده بود.
نوید خانجانی آخرین بار در جریان برخورد با امدادگران داوطلب زلزله آذربایجان بازداشت و در ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۱ جهت اجرای حکم به اندرزگاه ۴ سالن ۱۲ زندان رجایی شهرکرج انتقال یافت.
۱۳۹۶ خرداد ۱۲, جمعه
ممانعت از اعزام علیرضا گلیپور به مرکز درمانی علیرغم نیاز به امکانات پزشکی
علیرضا گلیپور، زندانی امنیتی محبوس در بند هفت زندان اوین که از بیماری سرطان رنج میبرد، روز گذشته پنجشنبه ۱۱ خردادماه دچار تشنج شد اما مسئولان زندان مجوز اعزام او به بیمارستان خارج از زندان را صادر نکردند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، علیرضا گلیپور، زندانی سیاسی که از مرخصی استعلاجی محروم است، روز گذشته پنجشنبه ۱۱ خردادماه دچار تشنج و به بهداری زندان منتقل شد اما علیرغم وخامت حال جسمی، مجوز اعزام او به بیمارستانی خارج از زندان صادر نشد. علت عدم صدور مجوز، اتمام ساعت کاری دادیار ناظر بر زندان اعلام شده است.
گفتنی است، دادستانی با اعزام آقای گلیپور به مرخصی استعلاجی و بستریشدن در بیمارستانی خارج از زندان با تودیع وثیقه یکمیلیارد تومانی موافقت کرده است اما به گفته وکیل او، صدور وثیقه بیش از پانصدمیلیون تومان غیرقانونی است.
علیرضا گلیپور همچنان از دسترسی به امکانات پزشکی محروم مانده است.
این زندانی امنیتی پیشتر روز ۲۷ اردیبهشتماه سال جاری از زندان اوین به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده بود اما عصر همان روز به زندان بازگردانده شد.
آقای گلیپور به بیماریهای سرطان و سرع مبتلا و از مشکلات قلبی و عفونت غدد لنفاوی رنج میبرد. با این حال او همچنان از دسترسی به امکانات پزشکی و انجام معاینات و آزمایشهای ضروری محروم است.
پیشتر تارنگار حقوق بشر در ایران گزارش کرده بود که در شهریورماه ۹۵ مسئولان زندان به این زندانی امنیتی اعلام کرده بودند که فقط در صورت نوشتن ندامتنامه، مجوز اعزام او به بیمارستان صادر میشود.
علیرضا گلیپور در مهرماه ۱۳۹۱ به دلیل «افشاگری» در مورد چند تن از مسئولین حکومتی توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد. این زندانی امنیتی، بیش از یک سال از زمان حبس خود را در بند ۲۰۹ زندان اوین گذرانده است که از این مدت ۸ ماه آن در انفرادی بوده است.
لازم به ذکر است که «افشاگری»های وی در مورد فسادهای افراد حکومتی مانند «وزیر اطلاعات» و «رئیسکل پلیس امنیت استان تهران» میباشد.
این زندانی امنیتی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام «هواداری از سازمان مجاهدین خلق»، «توهین به رهبری»، «خروج اطلاعات»، «تبلیغ علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» به ۳۹ سال و نیم حبس و یکصد و هفتاد و ضربه شلاق محکوم شد که این حکم با اعمال ماده ١٣۴ به ۱۵ سال حبس کاهش یافت.
ایوب اسدی در آستانه هفتمین سال حبس از حق درمان محروم است
ایوب اسدی، زندانی سیاسی در زندان کاشمر، در آستانه هفتمین سال از دوران محکومیت خود از بیماریهای متعددی رنج میبرد و از رسیدگی پزشکی محروم مانده است.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، ایوب اسدی، زندانی سیاسی که از خرداد سال ۹۰ در حبس به سر میبرد، از چندی پیش به بیماریهای کلیوی، آسم و کاهش بینایی مبتلا شده است؛ با این حال مسئولین از اعزام وی به مراکز درمانی و رسیدگی پزشکی به وی خودداری میکنند.
مشکل کلیوی ایوب اسدی که پی اعتصاب غذای وی در سال ۱۳۹۵ به وجود آمده، پس از گذشت چندین ماه وخیمتر شده است و میبایست فوراً تحت درمان تخصصی در بیمارستان قرار بگیرد.
لازم به توضیح است؛ این زندانی سیاسی ماه گذشته برای بیماری آسم به بیمارستان منتقل و بدون تکمیل دوره درمان به زندان بازگردانده شده است.
ایوب اسدی در ۲۵ خردادماه سال ۹۰ بازداشت شد و ۳ ماه در بازداشتگاه امنیتی سپاه سنندج تحت شکنجه روحی و جسمی قرار گرفت. دادگاه انقلاب شهرستان سنندج در سال ۹۱ او را به اتهام «همکاری با احزاب کردی» به ۲۰ سال زندان محکوم کرد.
این زندانی تا کنون در بازداشتگاههای مریوان و سنندج نگهداری شده است.
اخراج یک دانشجویی بهایی به دلیل اعتقاداتش پس از گذراندن هشت ترم در دانشگاه آزاد اهواز
خبرگزاری هرانا – فرزاد صفایی، دانشجویی بهایی اهل اهواز که پس از هشت ترم درس خواندن به دلیل مذهبش از دانشگاه آزاد اهواز اواخر اردبیهشت ماه اخراج شده است گفت «من از سوی حراست دانشگاه در حالی که ترم دیگر فارغ التحصیل می شدم اخراج شدم. در تمام طول چهار سال درس خواندن حتی از همکلاسیها و اساتیدم مذهبم را پنهان کردم. تا مبادا جلوی درس خواندنم گرفته شود اما به یک باره از سوی دانشگاه به دلیل اعتقادات شخصیام حذف شدم.»
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، فرزاد صفایی دانشجو وروردی ۱۳۹۲ در مقطع کارشناسی پیوسته رشته متالوژی صنعتی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز بوده در پاسخ به این سوال که چطور از اخراج خود مطلع شده است گفت: «یک روز متوجه شدم که نمیتوانم وارد سایت دانشگاه برای حذف و اضافه درسهایم بشوم. به حراست دانشگاه مراجعه کردم. راستش بر اساس تجربه دیگر دانشجویان بهایی اخراج شده متوجه شدم جریان چیست اما هنوز هم امیدوارم بودم که اشتباهی شده، مسوول حراست دانشگاه در ابتدا گفت چرا مشخصاتم را در فرم ثبت نام درست ننوشتم. گفتم که همه چیزها را درست نوشتم. بعد فرم را جلویم گذاشت و گفت یک بار بخوان. خواندم و فرم را برگرداندم. گفت مطمئنی همه چیز را درست نوشتی. گفتم مطمئنم. گفت چطور است که یک بار از اول با هم بخوانیم. بعد وقتی به بند یازده فرم که مربوط به مذهب است رسید، گفت اطلاعاتت اینجا درست است؟ گفتم گزینه مذهبی من در این فرم قید نشده، هیچ کدام از مذاهب قید شده گزینه مورد نظر من نیست. گفت الان مذهبت را اضافه کن. من هم همان جا کنار گزینه های مذاهب در یک مربع مذهبم را نوشتم.»
فرزاد صفایی ادامه داد: «مسوول حراست پس از اینکه من گزینه بهایی را اضافه کردم. گفت وقتی شما میدانی که بهاییان در ایران حق تحصیل ندارند. چرا از اول ثبت نام در دانشگاه کردی؟ گفت مثل ماشینی هستی که میخواهد با بنزین اندک رانندگی کند، میدانستی که وسط راه میمانی. وضعیت من را با ماشین و بنزین مقایسه کرد. من گفتم اولین کلاس دانشگاه که شروع شد، رفتم روی یکی از صندلیهای ردیف اول کلاس نشستم، پایم را محکم روی زمین کوبیدم و به خودم گفتم شاید یه روزی از این صندلی بلندت کردند. بله من میدانستم شاید یک روزی به خاطر مذهبم تحصیلم به خطر بیافتد.»
صفایی در ادامه گفت: «به آقای مسوول گفتم شما هم جوان بودید و آرزو داشتید و مطمئنا برای آرزویتان تلاش کردید. من هم برای آرزویم تلاش کردم. یک سال پشت کنکور بودم و درس خواندم چون میخواستم من هم یک روز مثل بقیه دوستانم وارد دانشگاه شوم. دوست داشتم مهندس شوم و در رشتهای هم که دوست داشتم قبول شدم و چهار سال درس خواندم. حالا شما میخواهید به من مدرک ندهید اشکالی ندارد.»
این دانشجویی اخراج شده بهایی با اظهار اینکه «هیچ وقت عقیدهام را در فرم دانشگاه تغییر نمیدهم.» گفت: «به مسوول حراست گفتم اگر شما از همان روز اول میپرسیدی بهایی هستم جوابم بله بود و الان هم هست اما من هم مثل جوانهای دیگر آرزو داشتم وارد دانشگاه شوم و پشت نیمکتهای دانشگاه درس بخوانم. شما به خاطر مذهبم این حق را از من میگیرید.»
این دانشجویی رشته مهندسی در پاسخ به این سوال که آیا او در دانشگاه تبلیغ دین بهاییت را میکرده است، گفت: «هرگز. هیچ کس نه همکلاسیها و نه اساتیدم نمیدانستند که من بهاییم. چون نمیخواستم جلوی درس خواندنم گرفته شود. حتی در بیرون از دانشگاه هم تبلیغ نکردم.»
فرزاد صفایی با اظهار اینکه همکلاسیها و استادانش از اخراج او متاثر شدهاند، گفت: «وقتی در صفحه اینستاگرامم خبر اخراجم را گذاشتم، بسیاری از استادها و همکلاسیهایم تعجب کرده بودند و برایشان سوال شده بود که چرا یک نفر که عقیدهاش با ما فرق می کند باید از درس خواندن محروم شود و همدردی کرده بودند.»
بر اساس بند سوم مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده در اسفند ماه ۱۳۶۹ که به تایید علی خامنهای، رهبر ایران رسیده،آمده است: «در دانشگاهها چه در ورود و چه در حین تحصیل چنانچه احراز شد بهاییاند از دانشگاه محروم شوند.» ممانعت از تحصیل پس از کنکور و یا اخراج پس از ورود به دانشگاه که از سوی حراست دانشگاهها و سازمان سنجش اتفاق میافتد به پشتوانه این مصوبه که به امضای رهبری رسیده است اتفاق میافتد.
اجرای حکم شلاق برای حسن رستگاریمجد، زندانی سیاسی در زندان ارومیه
روز پنج شنبه ۱۱ خردادماه، حکم شلاق حسن رستگاریمجد، زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه، به اتهام اخلال در نظم زندان اجرا شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، حسن رستگاریمجد، زندانی ۵۱ ساله اهل ارومیه پیشتر از سوی شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری دو ارومیه به اتهام اخلال در نظم عمومی به سه ماه حبس و ۲۰ ضربه شلاق محکوم شده بود و بعد از قطعی شدن حکم، روز گذشته در شعبه ۴ اجرای احکام کیفری، حکم شلاق وی اجرا شد.
یک منبع اگاه به شبکه حقوق بشر کُردستان گفت: «اجرای حکم شلاق این زندانی در حالی انجام شده که قرار است در طی هفتههای آینده بار دیگر برای اجرای حکم ۵۰ ضربه شلاق دیگر که به همین اتهام ولی در پرونده دیگری از سوی شعبه ۱۰۷ دادگاه کیفری دو ارومیه برای او صادر شده، به اجرا احکام منتقل شود. در واقع برای یک اتهام دو پرونده مجزا علیه این زندانی سیاسی تشکیل شده و در دو شعبه مختلف دادگاه کیفری مجموعا به ۹ ماه حبس و ۷۰ ضربه شلاق محکوم شده است. شاکی پرونده اول حسین قرهباغی از مسئولین زندان مرکزی ارومیه میباشد و در پرونده دوم با یک زندانی عادی در یک پرونده مشترک به شلاق و زندان محکوم شده است.»
این منبع در خصوص ماجرای پروندهسازی مجدد برای این زندانی سیاسی گفت:« روز سه شنبه ۱۱ خردادماه سال ۱۳۹۵ حسین قرهباغی، رئیس اندرزگاه روان درمانی ۲ از این زندانی سیاسی خواسته تختش را به زندانی دیگر بدهد که با مخالفت و مقاومت حسن رستگاری مجد مواجه شده بود. قرهباغی بعدا به همراه چند تن از زندانیان عادی این زندانی سیاسی را مورد ضرب و شتم شدید قرار داده و وی به صورت تنبیهی به مدت ۵ روز به سلولهای انفرادی منتقل کرده بود. همچنین دو هفته بعد در ۲۵ خردادماه یکی از زندانیان جرایم مالی بند روان درمانی به نام رشید زلفعلیزاده به تحریک مسولین زندان اقدام به توهین و بیاحترامی به زندانیان سیاسی کُرد این بند کرده که با واکنش حسن رستگار مواجه شده و درگیری لفظی بین این دو زندانی پیش میآید. بعد از اطلاع حسین قرباغی، رئیس اندرزگاه، وی به همراه تعدادی از ماموران به بند روان درمانی مراجعه و در مقابل چشمان دیگر زندانیان شخصا به همراه رشید زلفلیزاده اقدام به ضرب و شتم این زندانی کرده که در اثر این ضرب و شتمها دو انگشت حسن ستگار شکسته شده است. بعدا به دستور این مسئول زندان حسن رستگار به جای بهداری به سلولهای انفرادی منتقل شده بود.»
به گفته این منبع، « بعد از اینکه این زندانی سیاسی برای دومین بار مورد ضرب و شتم قرار گرفت، زندانیان سیاسی بندهای دیگر به بند روان درمانی مراجعه کرده و با زندانیان که اقدام به ضرب و شتم حسن رستگاری مجد کرده بود، درگیر شده و برای چندین دقیقه ضد و خورد میان زندانیان سیاسی و زندانیان عادی رخ داد. بخش بازرسی زندان علی الرغم شکایت و شهادت زندانیان در خصوص ضرب و شتم این زندانی سیاسی از سوی حسن قرهباغی و زندانیان عادی، توجهی و اقدامی انجام نداده و در عوض به اتهام تبلیغ علیه نظام، اخلال در زندان و ضرب و جرح برای این زندانی سیاسی پرونده تشکیل داده و روز یک شنبه ۲۸ شهریور ماه سال ۹۵ شعبه دو دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی علی شیخلو این زندانی سیاسی را به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد. پروندهسازی مجدد برای این زندانی سیاسی در حالی صورت گرفته که او نیز به اتهام ضرب و جرح از حسین قرهباغی شکایت کرده است اما تاکنون در خصوص این شکایت اقدامی صورت نگرفته است.»
این منبع در ادامه افزود،« آقای رستگاریمجد در روز شنبه ۱۳ آذرماه سال گذشته در اعتراض به پروندهسازیهای مجدد و رد درخواست اعاده دادرسی پروندهاش به مدت ۳۲ روز اعتصاب غذا کرده بود. روز ۲۷ آذرماه در حالی که در اعتصاب غذا بوده است از سلولهای انفرادی به شعبه ۱۰۴ دادگاه کیفری دو ارومیه منتقل شده و به اتهام اخلال در زندان مورد دادگاهی قرار گرفت. در حالی که با وعده قاضی ناظر بر زندان قرار بود که روند پروندهسازیها برای این زندانی سیاسی متوقف شود و او نیز بر اساس این وعدهها به اعتصاب غذای خویش پایان داده بود اما در روز پنج شنبه ۲۳ دیماه صدور حکم ۲۰ ضربه شلاق و ۳ ماه حبس تعزیری به این زندانی سیاسی در زندان رسما اعلام شد.»
این منبع در پایان افزود،« در فروردین ماه امسال نیز به عنوان شاکی و متهم در پرونده دیگری از سوی شعبه ۱۰۷ داد کیفری دو ارومیه به اتهام اخلال در زندان و ضرب و جرح عمدی در یک پرونده مشترک با رشید زلفعلیزاده به تحمل شش ماه حبس و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد.»
حسن رستگاری مجد، شهروند کُرد ساکن شهر ارومیه در ۵ آبانماه سال ۹۳ به اتهام شرکت در “تجمعات حمایتی از مقاومت کوبانی” در شهر ارومیه به همراه حداقل ۱۵ شهروند دیگر کُرد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی بعدا به زندان مرکزی ارومیه منتقل شده و به دستور مسئولین زندان به بند ۳و۴ منتقل شده و حدود یک سال را در این بند بسر برده و بعدا به بند روان درمانی، بند زندانیان جرایم مواد مخدری منتقل شد.
این زندانی سیاسی در شهریورماه سال ۹۴ از سوی دادگاه انقلاب شهر ارومیه به اتهامات همچون “اخلال در نظم عمومی”، “اقدام علیه امنیت ملی” و “عضویت در پ.ک.ک ”، “اقامت غیرقانونی در کشور” و “تبلیغ علیه نظام در زندان” مجموعا به ۱۹ سال حبس محکوم شد و این احکام بعدا در دادگاه تجدید نظر استان نیز مجددا تایید شد.
۱۳۹۶ خرداد ۱۱, پنجشنبه
فدراسیون معلمان کانادا خواستار آزادی اسماعیل عبدی شد
به دنبال بیانیه آموزش بین الملل دیبران سازمان های استانی و منطقه ای معلمان در سراسر کانادا (فدراسیون معلمان کانادا)، در جلسه ای در ونکوور به اتفاق آرا در فراخوانی به جاستین ترودو، نخست وزیر و کریستیا فریلند، وزیر امور خارجه کانادا اعلام کردند که از مقامات ایران بخواهند تا اسماعیل عبدی، فغال صنفی در اعتصاب غذا را بدون قید و شرط آزاد کنند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، در فراخوان فدراسیون معلمان کانادا آمده است: «یکی از اعضای هیات مدیره تشکل های صنفی معلمان تهران، عبدی، به دلیل فعالیت های صنفی خود و کمپین برای آموزش رایگان برای همه، با حکم زندان مواجه شده است. وی در اکتبر سال گذشته به شش سال زندان توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظرمحکوم شد.»
فدراسیون اتحادیه معلمان کانادا اعلام کرده است: «اسماعیل عبدی در اعتراض به ادامه امنتی شدن پرونده های صفی معلمان و و عدم دریافت مرخصی خروج از زندان، از ۳۰ آوریل ۲۰۱۷ در اعتصاب غذا بسر می برد.: در همین گزارش آمده است که: “بر اساس گزارش آموزش بین الملل عبدی از شروع اعتصاب غذا تا کنون مقدار قابل توجهی وزن خود را از دست داده است و از فشار خون بالا و سرگیجه رنج می برند. گزارش ها حاکی از آن است که که عبدی در شرایط بازداشت بسیار بدی در زندان اوین نگهداری می شود و به تازگی به بند جدید زندان، جایی که او از ارتباط با خانواده محروم شده منتقل شده است. سلامت و ایمنی او در معرض خطر جدی است و امکان دارد که جانش به خطر بیافتد.»
در پایان این فراخوان آمده است: «دبیران سازمان معلمان کانادا پشتبانی همه جانبه خود را، از فراخوان آموزش بین الملل اعلام می کند. ما از دولت کانادا می خواهیم که از مقاقات ایران بخواهند اتهامات علیه آقای عبدی را مختومه اعلام کرده و او را فوراٌ و بدون قید و شرط آزاد کنند.»
۱۳۹۶ خرداد ۷, یکشنبه
اجرای حکم اعدام یک زندانی در زندان زنجان
سحرگاه روز چهارشنبه سوم خردادماه، حکم اعدام یک زندانی با اتهامات مرتبط با مواد مخدر در زندان زنجان اجرا شد.
در پى خونریزى شدید؛ نرگس محمدى به بیمارستان منتقل شد
نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر، در پی خونریزی شدید رحم، از زندان اوین به بیمارستان منتقل و بستری شد.
اعمال فشار و تهدید محمد مهاجر، فعال تلگرامی، در زندان اوین
محمد مهاجر، فعال تلگرامی محبوس در بند هشت زندان اوین، به علت اعتراض و درگیری لفظی با مسئول سالن ملاقات زندان اوین به شورای انضباطی فراخوانده شد و مسئولین زندان این زندانی سیاسی را به محروم شدن از حق ملاقات و آزادی مشروط تهدید کردند.
عدهای از دانشجویان به ممانعت از تحصیل دراویش گنابادی اعتراض کردند
عدهای از دانشجویان و دراویش گنابادی در بیانیهای سرگشاده با اشاره به ممانعت از تحصیل و تدریس شماری از دراویش در ماههای اخیر، به حکم اخراج مصطفی دانشجو که در رشته حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه آزاد تهران تحصیل میکرد، اعتراض کردند.
رئیسکل دادگستری اردبیل: «زندان اردبیل بیش از ظرفیت پر شده است؛ مسئولان چارهاندیشی کنند»
رئیسکل دادگستری استان اردبیل اعلام کرد که زندان اردبیل بیش از ظرفیت خود پر شده و اجرای برنامه های فرهنگی در آن با محدودیت مواجه است.
گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از مهر، حجتالاسلام محمدعلی قاصدی عصر شنبه در جلسه مجمع عمومی سالیانه انجمن حمایت از زندانیان اردبیل تصریح کرد: وضعیت جمعیتی زندانها به حدی است که امکان اجرای برنامههای فرهنگی وجود ندارد.
گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از مهر، حجتالاسلام محمدعلی قاصدی عصر شنبه در جلسه مجمع عمومی سالیانه انجمن حمایت از زندانیان اردبیل تصریح کرد: وضعیت جمعیتی زندانها به حدی است که امکان اجرای برنامههای فرهنگی وجود ندارد.
۱۳۹۶ خرداد ۵, جمعه
خودکشی سه نوجوان زندانی ،زندان زابل در اعتراض به فشارهای مسئول زندان
خودکشی سه نوجوان زندانی ،زندان زابل در اعتراض به فشارهای مسئول زندان
۱۳۹۶ خرداد ۲, سهشنبه
عفو بینالملل: مریم اکبری منفرد را آزاد کنید
خبرگزاری هرانا ـ عفو بین الملل روز گذشته در بیانیه ای خواستار اقدام فوری براى آزادی مریم اکبرى منفرد شد. خانم اکبرى منفرد به علت نامه هاى سرگشاده اش در مورد کشتار سال ۶۷ تهدید به سه سال دیگر زندان و تبعید به زندانی در سیستان و بلوچستان شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی، در بیانیه عفو بین الملل از جمله آمده که این تهدیدها و آزارها در حالى شدت یافته اند که موضوع دادخواهى قتل عام تابستان ۶۷ در هفته هاى اخیر بسیار مطرح بوده.
مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی محبوس در بند نسوان (زنان) زندان اوین می باشد.
لازم به ذکر است که مریم اکبری منفرد در دی ماه سال ۱۳۸۸ و پس از حوادث عاشورای ۸۸ بازداشت شد، در ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ و توسط صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام این زندانی سیاسی محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران است. اتهامی که او بارها آن را رد کرده است.
اکبری منفرد که در زندان رجائی شهر طی دوران محکومیت می کرد، در اردیبهشت ۹۰ به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل شد. او در آنجا و پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامه های متعدد به مراجع تقلید، مسئولان نظام و احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد به بند زنان زندان اوین منتقل شد و تا امروز در آنجا تحمل محکومیت می کند.
دو برادر مریم اکبری منفرد در سالهای ۶۰ و ۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران توسط دادگاه های انقلاب در ایران اعدام شدند. برادر کوچک او و خواهر دیگرش نیز در سال ۶۷ و موج اعدام زندانیان سیاسی در تابستان آن سال اعدام شدند. اکبری منفرد پیشتر در نامه ای به احمد شهید از قول قاضی صلواتی خطاب به خود گفته بود که: “تو جور خواهر و برادرهایت را می کشی.”
بازداشت یک دختر در ورزشگاه آزادی
خبرگزاری هرانا ـ یک دختر که با لباس پسرانه در ورزشگاه آزادی حاضر شده بود توسط ماموران ورزشگاه دستگیر شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از آنا، استقلال و العین امارات در دیداری از مرحله رفت یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا از ساعت ۲۰ و ۴۵ دقیقه در ورزشگاه آزادی به مصاف هم رفتند.
یک دختر که با لباس پسرانه در ورزشگاه آزادی حاضر شده بود توسط ماموران ورزشگاه دستگیر شد.
حضور زنان ایرانی در ورزشگاههای ایران در سالهای بعد از انقلاب ۵۷ و در راستای سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی مبنی بر جداسازی زن و مرد و دیدگاه های مراجع تقلید شیعه در این باره محدود شد.
در سال های دهه هفتاد و هشتاد این موضوع با درخواست زنان برای دیدن بازی های ورزشی خصوصا فوتبال (که محبوبترین ورزش ایران است) جدی تر شد و فشار کنفدراسیونهای ورزشی آسیایی و جهانی برای پایان دادن به این ممنوعیت ابعاد تازه تری به این موضوع داد.
هم اکنون کنفدراسیون فوتبال آسیا به فدراسیون فوتبال ایران در این زمینه اولتیماتم دادهاست. ممنوعیت تماشای بازی در ورزشگاهها برای زنان تبعیض جنسی شمرده میشود.
دانشآموزانی که مدرسه ندارند و به اجبار ترک تحصیل می کنند
خبرگزاری هرانا ـ این مدرسه ابتدایی چند پایه مختلط، ۴۴ دانشآموز دارد که آنها، غصههای زیادی دارند. مدرسه آنها برای همین تعداد دانشآموز خیلی کوچک است و آنها بعد از اتمام پایه ششم به دلیل نبود مدرسه باید ترک تحصیل کنند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فارس، شاید در زمان حاضر باور اینکه هنوز دانشآموزانی هستند که به دلیل نبود مدرسه، ترک تحصیل میکنند، سخت باشد.
اما در سفر به مناطق عشایری استان لرستان، شیشه باورمان شکست و کودکان دبستانی را دیدیم که با صداقت تمام، تمام خواستهشان این بود که مدرسهای برای ادامه تحصیل داشته باشند.
در صبح یک روز بهاری، مهمان مردم مهربان روستای مداوی سادات از توابع استان لرستان بودیم.
همان ابتدا سراغ مدرسه روستا را گرفتیم که کلاس کانکسی به عنوان مدرسه معرفی شد. کمی برایمان غیرقابل باور بود که این کانکس، مدرسه باشد چرا که هیچ تابلویی از نام مدرسه روی کانکس نبود و اصلا به نظر نمیآمد که این کانکس در حقیقت یک مدرسه باشد.
البته بعداً متوجه شدیم که دو هفتهای میشود که مدرسه روستایی تعطیل شده است و تابلوی مدرسه را جمع کردهاند.
این مدرسه ابتدایی چند پایه مختلط، ۴۴ دانشآموز دارد که آنها، غصههای زیادی دارند. مدرسه آنها برای همین تعداد دانشآموز خیلی کوچک بود ضمن اینکه آنها به خصوص دختران به دلیل عدم وجود مدرسه، قادر به ادامه تحصیل نبودند.
سید ابراهیم حسینی راهبر منطقه تنگ شیرز (هدایتگر تحصیلی) میگوید: “من ۱۶ مدرسه در ۱۶ روستا مانند زیتون، چم آستان، نیله سادات، چنار مداوی، مداوی ساداتن، سرخه مهر، سان بل، وره زرد را تحت پوشش دارم که از این تعداد، ۷ مدرسه کانکسی و ۹ مدرسه سنگ و اجری هستند”.
وی ادامه میدهد: “مدرسه ابتدایی روستای مداوی سادات ۴۴ دانشآموز، مدرسه روستای نیله سادات، ۳۸ دانش آموز و مدرسه چنار مداوی، ۳۲ دانشآموز دارد. متأسفانه مدارس کوچک هستند و تعداد دانشآموزان آن هم در پایههای مختلف زیاد است”.
حسینی میافزاید: “به دلیل نبود مدرسه متوسطه در روستاهای اطراف و صعبالعبور بودن مسیر منطقه، خانوادهها اجازه تحصیلی به فرزندانشان به خصوص فرزندان دختر را نمیدهند”.
مدرسه تعطیل است اما دانش آموزان به استقبال می آیند درابتدا یکی، دو دانش آموز هستند اما دقایقی بعد دانش آموزان دیگری به جمع ما اضافه می شوند.
عبدالله نعمتی دانشآموز پایه سوم، احسان نعمتی دانش آموز پایه اول، علیرضا کریمی دانش آموز پایه دوم، مهدی ساداتی دانش آموز پایه اول، فرید نوروزی دانش آموز پایه دوم، یونس نعمتی دانش آموز پایه ششم، نعمت نعمتی دانش آموز پایه سوم، حسین ساداتی دانش آموز پایه سوم، علیرضا کریمی دانش آموز پایه دوم، سمیرا ساداتی دانش آموز پایه پنجم، شاناز حسینی دانش آموز پایه پنجم، پردیس نوروزی دانش آموز پایه اول، معصومه حسینی دانش آموز پایه پنجم، فرحناز کریمی دانش آموز پایه چهارم، فاطمه کریمی دانش آموز پایه دوم و مریم مهدی دانش آموز پایه چهارم آمده اند.
بچهها می گویند که فقط ۳ روز در هفته معلم دارند؛ در حقیقت معلم شان یکشنبه تا سه شنبه به روستا می آید؛ به دلیل صعب العبور بودن مسیر، امکان تردد معلم نیست و او شنبه شب ها می آید و سه شب مهمان مردم روستاست و سه شنبه بعد از کلاس می رود.
این دانش آموزان مظلومانه از کلاس درس شان می گویند که کوچک است، از حیاط مدرسه که آسفالت نیست، از عدم وجود وسایل ورزشی و کمک درسی و نهایتا از نبود مدرسه راهنمایی (متوسطه اول) و دبیرستان.
معصومه می گوید: “دبیرستان نداریم و فقط می توانیم تا ششم درس بخوانیم”.
وی ادامه می دهد: “بعضی پسرها به شهر می روند اما ما بیسواد می مانیم”.
دانش آموزان این روستا دوست دارند درس بخوانند تا در اینکه بتوانند برای کشور و روستایشان کاری کنند.
تصور تحصیل ۴۴ دانش آموز پسر و دختر در ۶ پایه در یک کانکس سخت است اما واقعیت دارد!
۱۳۹۶ اردیبهشت ۳۱, یکشنبه
مصدومیت کارگر جوان براثر سقوط مصالح
سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران، از سقوط مصالح بر روی یک کارگر جوان در خیابان ترکمنستان تهران خبر داد.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۳۰, شنبه
برگزاری دو تجمع اعتراضی در تهران و خوزستان
خبرگزاری هرانا ـ شماری از کارگران بازنشسته کارخانه نیشکر هفت تپه روز گذشته با تجمع مقابل درب ورودی این واحد تولیدی خواستار دریافت مطالبات بازنشستگی خود شدند. روز چهارشنبه نیز تعدادی از کسبه ساختمان پلاسکو با در دست داشتن بنر و سردادن شعارهایی در مقابل ساختمان اتاق اصناف تهران واقع در خیابان شریعتی تجمع کردند، این دومین تحصن آن ها در برابر اتاق اصناف است و طی چهارماه که از فروریختن پلاسکو می گذرد مسوولین امر وعده وام ۳۰۰ میلیون تومانی به آنها داده اند که هیچ گونه ترتیب اثری به آن داده نشده است.
به گزارش خرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، شماری از کارگران بازنشسته کارخانه نیشکر هفت تپه روز گذشته با تجمع مقابل درب ورودی این واحد تولیدی خواستار دریافت مطالبات بازنشستگی خود شدند.
منابع خبری در کارخانه نی شکر هفت تپه میگویند که حدود ۳۵۰ نفر از کارگران بازنشسته این واحد تولیدی که از اسفند ماه سال ۹۵ تا هم اکنون بازنشسته شدهاند؛ هنوز نتوانستهاند مطالبات بازنشستگی وزمان اشتغال خود را دریافت کنند به همین دلیل شماری از آنها روز (۲۷ اردیبهشت ماه) با تجمع مقابل درب ورودی این واحد تولیدی خواستار دریافت مطالبات خود شدند.
به گفته یکی از کارگران بازنشسته نی شکر هفت تپه؛ کارگران خواستار پرداخت سهم ۴ درصدی بازنشستگی خود در مشاغل سخت زیان آور به تامین اجتماعی هستند و در عین حال بابت پاداش بهره برداری سالهای ۹۴ و ۹۵ را از کارفرما طلبکارند.
براساس گفتههای این کارگر بازنشسته از قرار معلوم این دسته از کارگران بازنشسته مجتمه نی شکر هفته که پی گیر پرداخت مطالبات بازنشستگی خود هستند بعد از بی توجه ای کارفرما به اعتراضشان به فرمانداری شهرستان شوش مراجعه کرده اند.
به گفته وی همزمان با مراجعه شماری از کارگران بازنشسته، مسئولانی از فرمانداری در جمع معترضین حاضر شده وپس از شنیدن مشکلات بازنشستگان قول پی گیری مطالبات آنان را دادهاند.
تجمع کسبه پلاسکو مقابل اتاق اصناف تهران
به گزارش جارپرس، جمعی از کسبه ساختمان پلاسکو در مقابل اتاق اصناف تهران تجمع کردند.
روز چهارشنبه (۲۷ اردیبهشت ماه) تعدادی از کسبه ساختمان پلاسکو با در دست داشتن بنر و سردادن شعارهایی در مقابل ساختمان اتاق اصناف تهران واقع در خیابان شریعتی تجمع کردند که چند نفر از مسوولین اتاق اصناف در میان آن ها حاضر شده و آنان را به داخل ساختمان اتاق اصناف دعوت کردند.
یکی از تجمع کنندگان می گوید که این دومین تحصن آن ها در برابر اتاق اصناف است و طی چهارماه که از فروریختن پلاسکو می گذرد مسوولین امر وعده وام ۳۰۰ میلیون تومانی به آنها داده اند که هیچ گونه ترتیب اثری به آن داده نشده است.
وی همچنین می گوید که ماه قبل هم تجمع کردند و علی فاضلی رییس اتاق اصناف وعده داده است که وام و مغازه به آن ها تعلق می گیرد اما تاکنون انجام نداده اند و شنیده اند که فاضلی گفته نمی خواهند کاری انجام دهند.
او در پایان گفت که تجمعات را ادامه می دهند تا به نتیجه مطلوب برسند.
بازداشت شصت وسه دختر و پسر در یک پارتی در مشهد
خبرگزاری هرانا ـ معاون دادستان مشهد، از دستگیری ۲۸ پسر و ۳۵ دختر در یک پارتی شبانه خبر داد. قاضی حسن حیدری در ادامه گفت که “ماموران به علت فرار چند تن مجبور به استفاده از تیراندازی هوایی شدند”.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، قاضی حسن حیدری اظهار داشت: “با تلاش پلیس امنیت اخلاقی استان خراسان رضوی شب گذشته در منطقه شیرحصار واقع در جاده سنتو مشهد، پس از هماهنگی با معاون دادستان خراسان رضوی، ۲۸ مرد و ۳۵ زن در یک پارتی دستگیر شدند”.
وی با اشاره به اینکه در این زمینه ۱۰ اکیپ اعزام شده بودند گفت: “از محل حضور این افراد، ۷ شیشه مشروب خارجی، ۱۱ شیشه استفاده شده کشف شد و ۳۳ خودرو نیز به پارکینگ منتقل شدند و ۳۶ عدد گوشی نیز کشف شد و ماموران به علت فرار چند تن مجبور به استفاده از تیراندازی هوایی شدند.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۹, جمعه
حمله به کلانتری کوی مجاهد اهواز؛ عملیات سپاه و کشته شدن یک شهروند طی درگیری
خبرگزاری هرانا – سپاه پاسداران در رابطه با حمله افراد مسلح به یک کلانتری در اهواز و قتل دو تن از درجه داران این نیرو به منطقه ملاشیه اهواز یورش برد که طی درگیری صورت گرفته یک شهروند عرب جان باخت، زوایای این حمله و ارتباط فرد کشته شده با حمله به کلانتری تاکنون از سوی سپاه ولیعصر اطلاع رسانی نشده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پس از حمله به کلانتری ۲۲ کوى مجاهد شهر اهواز و قتل دو تن از درجه داران این مقر، نیروهاى امنیتی روز چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ راه هاى ورودى و خروجى منطقه ملاشیه در حومه غربى شهر اهواز را محاصره و به چند منزل در خیابان ۱۶ منطقه ملاشیه هجوم بردند.
طی درگیرى نیروهاى امنیتى “عدنان حردانى ۲۹ ساله” در اثر اصابت گلوله کشته شد.
منابع محلی می گویند پیش از قتل عدنان حردانی، در رابطه با حمله به کلانتری کوی مجاهد روز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت چند فرد در منطقه اروندکنار در ۵۲ کیلومتری جنوب شهر آبادان -حدود ۳۰۰ متری خاک عراق- توسط نیروهاى امنیتى دستگیر شده اند اما از هویت آنها اطلاعى در دست نیست.
سپاه ولیعصر یا دستگاه قضایی در رابطه با درگیری مسلحانه، قتل عدنان حردانی و بازداشت شهروندان در اروندکنار تاکنون توضیح روشنی نداده است و ارتباط این افراد با حمله به کلانتری و قتل درجه داران نیروی انتظامی شفاف نیست.
تعویق مجدد جلسه دادرسی سیامک میرزایی در دادگاه تجدید نظر
خبرگزاری هرانا ـ برای دومین بار، دادگاه تجدید نظر سیامک میرزایی فعال ترک (آذری) که قرار بود صبح روز چهارشنبه بیست و هفت اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران برگزار شود به علت عدم ارسال پرونده و مستندات موجود از طرف دادگاه انقلاب بهارستان (دادگاه بدوی) کنسل و به وقت دیگری موکول شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، قرار بود صبح روز چهارشنبه بیست و هفت اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، دادگاه تجدید نظر به حکم بدوی سیامک میرزایی فعال ترک (آذری) به ریاست قاضی زرگر در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظراستان تهران برگزار شود که به علت عدم ارسال پرونده و مستندات موجود از طرف دادگاه انقلاب بهارستان (دادگاه بدوی) کنسل و به وقت دیگری موکول شد.
گفتنی است که این دومین باری است که پس از تعیین شعبه رسیدگی و تعیین وقت قبلی جهت دادرسی به اعتراض صورت گرفته از طرف آقای میرزایی، دادگاه به بهانههای مختلف به تعویق افتاده است.
لازم به یاد آروری است، روز سهشنبه نوزدهم بهمن ماه ۱۳۹۵ وکیل آقای میرزائی، با حضور در دادگاه انقلاب بهارستان، لایحه اعتراضی به حکم بدوی دهسال حبس تعزیری و دو سال تبعید در طبس را تحویل دادگاه مذکور داده بود.
حکم سنگین سیامک میرزایی فعال ترک (آذری) طی دادنامهای ششصفحهای توسط قاضی حسنی که ریاست دادگستری بهارستان را نیز عهدهدار است، روز ششم بهمن ماه جاری صادر و به وکلای وی ابلاغ شد.
پیش از آن نیز مسئولین دادگاه مذکور با تودیع وثیقه یک میلیارد تومانی جهت آزادی موقت آقای میرزایی برای چندمین بار متوالی مخالفت و جهت تصمیم نهایی به دادگاه تجدیدنظر واگذار کردند.
پیشتر قاضی رجبی بازپرس پرونده در مراجعت پدر آقای میرزایی جهت تودیع وثیقه صادره، از اصرار تیم بازجویی بند ۲۰۹ اوین در عدم قبول این وثیقه سخن گفته بود.
سیامک میرزایی از روز بیست و چهارم تیر ماه سال جاری پس از یورش نیروهای امنیتی در محل کارش در شهر پارس آباد مغان بازداشت و پس از انتقال و بازجویی چهارماهه در بند ۲۰۹ زندان اوین، به بند عمومی زندان اوین منتقل شده است.
آقای میرزایی فعال ترک (آذری) و دانشجوی محروم از تحصیل در مقطع فوقلیسانس است که پیشتر در سال ۹۰ به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
گزارشی از آخرین وضعیت چهار شهروند بهایی در اصفهان و بندرعباس
خبرگزاری هرانا ـ آقایان سعید عظیمی و محسن مهرگانی دو شهروند بهایی که مدتی قبل بازداشت شده بودند به ترتیب با پایان محکومیت و تودیع وثیقه از زندان مرکزی اصفهان آزاد شدند. همچنین خانمها مهناز جانثار و مارال راستی، شهروندان بهایی بازداشت شده در بندرعباس برای نخستین بار روز جاری موفق به ملاقات با با خانواده های خود شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، “سعید عظیمی” شهروند بهایی که مدتی قبل در شهر اصفهان بازداشت و برای تحمل حبسی شش ماهه راهی زندان شد،ه بود پس از گذراندن چهارماه از این مدت بدون توضیح خاصی مورخ نوزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، از زندان مرکزی اصفهان آزاد شد.
همچنین “محسن مهرگانی” دیگر شهروند بهایی که در تاریخ شش بهمن ماه ۹۵، همراه با آقای “منوچهر رحمانی” در اصفهان دستگیر شده بود در تاریخ بیست و ششم اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، با تودیع وثیقه ۵۰۰ میلیونی تومانی از زندان مرکزی اصفهان آزاد شد.
آقای “مهرگانی” به بیماری دیابت نوع یک مبتلا است با اینحال در مدت بازداشت حدود سه ماه از داشتن انسولین لازم محروم بوده است.
همزمان از بندرعباس گزارش می رسد روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، خانم ها مهناز جانثار و مارال راستی، از شهروندان بهایی که در روزهای گذشته در شهر بندرعباس بازداشت شده بودند و روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، پس از پایان مراحل بازجوئی به زندان مرکزی بندر عباس منتقل شدند، توانستند به مدت ۲۰ دقیقه ملاقات حضوری با اعضای خانواده خود داشته باشند.
یک منبع مطلع در این رابطه به هرانا گفت “سایر آقایان بازداشت شده نیز به زندان مرکزی بندرعباس منتقل شده اند و طی روزهای آینده با خانواده های خود ملاقات حضوری خواهند داشت”.
این منبع در ادامه تاکید کرد: “رفتار بازجویان که از شهر تهران آمده بودند با شهروندان بهایی زندانی بسیار زشت و زننده بوده و دائما بی احترامی، فحش و ناسزا میگفتند و به مقدسات بهاییان توهین و آنها را تحت فشار روانی قرار میدادند. همچنین به خانواده های این زندانیان گفته شده است که روز یکشنبه امکان دارد مراحل بازجوئی تمام شود و از خانوادهها بخواهند که برای آزادیشان وثیقه تهیه کنند”.
لازم به یادآوری است گروهی از شهروندان بهایی در شهرهای بندرعباس، قشم، بندر چابهار و شیراز، ظرف هفته های گذشته در اقدامی هماهنگ بازداشت شده و منازل آنان مورد تفتیش قرار گرفته است. وسایل الکترونیکی-ارتباطی و کتب مذهبی این شهروندان نیز هنگام بازداشت، توقیف شده است. ماموران امنیتی هنگام بازداشت برخی از این شهروندان، «تلویحا تهدید به آتش زدن منازل آنها» کرده اند. هویت چهارده تن از بازداشت شدگان که تاکنون احراز شده در در ادامه می آید.
در ادامه تداوم فشار بر شهروندان بهایی هرانا گزارش کرده بود، روز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت ماه، نیز چهار جوان بهایی به نامهای پگاه آگاهی، ارشیا روحانی، پروین نیک آئین و ادیب جانمیان در شعبه اول دادگاه انقلاب اصفهان به پای میز محاکمه رفتند. در این دادگاه چند ساعته، این افراد که به اقدام علیه نظام از طریق عضویت در تشکیلات بهایی و تبلیغ علیه نظام متهم شده بودند به همراه وکلای خود از خود دفاع کردند. در نهایت وکیل لایحه دفاعیه خود را به دادگاه ارائه کرد و قاضی نیز اعلام کرد طی ده روز آینده به صدور حکم مبادرت خواهد کرد. این شهروندان مورخ شهریور ۹۵ با تودیع وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی از زندان بصورت موقت آزاد شده اند.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۸, پنجشنبه
عقبنشینی مسئولان دانشگاه پردیس هنرهای زیبایی بهدنبال تحصن دانشجویان
بهدنبال تحصن دانشجویان در روز یکشنبه 24 اردیبهشت 96، مسئولان دانشگاه تهران از اقدام برای انتقال برخی رشتهها به خارج از فضای پردیس هنرهای زیبا عقبنشینی کردهاند. شورای صنفی در این بیانیه خواستار «لغو انتقال کلاسهای رشته شهرسازی به ساختمان ایتالیا در خیابان وصال»، «لغو انتقال گروه طراحی صنعتی به خارج از پردیس هنرهای زیبا«شفافسازی وضعیت گروه موسیقی و اعلام صریح ماندگاری کلاسهای این رشته در پردیس هنرهای زیبا» و «شفافسازی برنامه مدیریتی در راستای اعلام قطعی عدم تداخل در فضاهای فیزیکی دانشکده که ثبت ملی است؛ و گسترش دانشکده پردیس هنرهای زیبا و افزوده شدن فضاهای خارج از پردیس به این مجموعه تنها به منظور ایجاد فضای اضافه و نه برای جابهجایی کارگاهها، آتلیهها و کلاسها» شده بود.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۷, چهارشنبه
قتل یک زندانی ۴۵ ساله توسط رئیس حفاظت و اطلاعات زندان مرکزی زابل
شب گذشته رئیس حفاظت-اطلاعات زندان زابل یک زندانی را به قتل رساند.نیمه شب سه شنبه ۲۶ اردیبهشت ماه ۹۶ رئیس حفاظت – اطلاعات زندان زابل بنام غلامرضا رضایی به بهانه سرکشی٬ به بند ۴ زندان مراجعه کرد و سراغ یک زندانی بنام رمضان کوهکن ۴۵ ساله فرزند حسن رفت که در طبقه سوم تخت در حال استراحت بود.
این زندانی به علت اعتیاد ٬ یکی از مشتریان پسر عموی رئیس حفاظت زندان بوده است که به دلیل عدم پرداخت بدهی خود مورد شماتت رئیس حفاظت زندان قرار گرفت. رئیس حفاظت زندان که یک شکنجه گر است٬ضمن فحاشی و پرخاشگری به زندانی نیمه شب او را از بالای تخت به پایین پرتاب کرد که در نتیجه وی ضربه مغزی شده و به گفته زندانیان در لحظه جان سپرده است. اما مسولین زندان٬ برای طبیعی جلوه دادن این موضوع وی را به بیمارستان امیر المؤمنین زابل اعزام کرده بودند. مسولین زندان ٬مرگ این زندانی را سنکوپ اعلام کردند.
غلامرضا رضایی معروف به گاو اسرائیلی بزرگترین وارد کننده مواد مخدر به زندان و مسئول توزیع و فروش آن می باشد و این کار را توسط پسر عمویش که در زندان زابل به جرم قتل محبوس است،انجام می دهد.
وی نیمه شب سه شنبه ۲۶ اردیبهشت به عنوان جانشین رئیس زندان در زندان حضور داشت.
قابل ذکر است که هفته گذشته یک سرباز بنام محمد خلیل پور که در همین زندان دوران خدمت سربازی اش را می گذراند مورد فحاشی و شکنجه توسط غلامرضا رضایی قرار گرفت.
آرش صادقی به دلیل محدودیتهای اعمالشده از سوی سپاه: «به بیمارستان نخواهم رفت»
آرش صادقی، زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، محدودیتها و شروط تعیین شده از سوی سپاه پاسداران را برای اعزامش به بیمارستان نپذیرفته است. طی روزهای اخیر خانواده آرش صادقی پیگیر اعزام این زندانی سیاسی به بیمارستان شدند و اعلام کردند که هزینههای درمان او را نیز خود متقبل خواهند شد ولی این پیگیریها با دخالتهای سپاه ثارالله مجدداً بینتیجه ماند.
ضابطین سپاه، شرط اعزام آرش صادقی به بیمارستان را اینگونه عنوان کردهاند که او باید به همراه ماموران سپاه و تحت الحفظ به بیمارستان «بقیهالله» (بیمارستان وابسته سپاه) اعزام شود و هیچگونه ملاقاتی نیز نداشته باشد اما آرش صادقی این شروط را نپذیرفته است.
آرش صادقی، پیشتر در زمان اعتصاب به بیمارستان «امام خمینی» اعزام شده بود که در این بیمارستان او را به تخت دستبند کرده و پزشکان نیز رفتاری بهشدت غیرانسانی با او داشتند.
گفتنی است؛ پزشکان بهداری چندی پیش برای آرش صادقی، زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین به دلیل فقر شدید پروتئین در بدن، سرم پروتئین تجویز کردهاند و تزریق این سرم باید تحت مراقبتهای ویژه و در بیمارستان انجام شود اما تاکنون این امر به دلیل مخالف مسئولان و ضابطین سپاه محقق نشده است.
طبق گفته پزشکان، در صورت تداوم فقر پروتئین در بدن، کلیه، قلب و کبد این زندانی سیاسی بیشتر آسیب میبیند و میبایست برای وی سرم پروتئین تجویز شود ولی ازآنجاکه بدن آرش صادقی ضعیف شده است، احتمال میرود در هنگام تزریق سرم خون لخته شود؛ بنابراین این تزریق باید در بیمارستان و تحت مراقبتهای ویژه صورت بگیرد و امکان انجام آن در بهداری وجود ندارد.
گفتنی است؛ این زندانی سیاسی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در پی محرومیت از رسیدگی پزشکی، مبتلا به عفونت ریه گشته و بیماری مننژیت وی به آسم تبدیل شده است. از سویی دیگر، علاوه بر ازکارافتادن یکی از کلیههای وی، معده او همچنان خونریزی دارد و این مسئله باعث شده که دیگر قادر به خوردن غذای زندان نباشد.
همچنین پزشکان بهداری زندان از ابتلای آرش صادقی به کولیت روده خبر دادهاند که به دلیل عدم رسیدگی درمانی هماکنون در وضعیت پیشرفتهای قرار دارد.
شایان ذکر است که در حال حاضر آرش صادقی و گلرخ ایرایی در شرایط ممنوعالملاقات به سر میبرند.
آرش صادقی که پیشتر در پی بازداشت مجدد همسرش دست به اعتصاب غذا زده بود، پس دیدار با دادستان و قول کتبی وی برای رسیدگی خارج از نوبت به پرونده گلرخ ایرایی، ۱۸ بهمنماه اعتصاب غذای خود را برای دومین بار متوقف کرد؛ این زندانی سیاسی پس از پایان اعتصاب غذا به بیمارستان انتقال یافت اما پس از ساعاتی بار دیگر با مخالفت نیروهای امنیتی به زندان اوین بازگردانده شد.
این اقدامات مسئولین و ضابطین سپاه در حالی صورت گرفته است که به دلیل عوارض ناشی از اعتصاب غذای طولانیمدت، خطر مرگ این زندانی سیاسی را تهدید میکند.
لازم به یادآوری است که در هفتههای گذشته مسئولین زندان اوین جهت اعمال فشار بیشتر بر آرش صادقی، این زندانی سیاسی را بارها در بند دو الف زندان اوین مورد بازجویی قرار داده و پس از بازجویی، او را به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل کردهاند. از سویی دیگر، بند ۳۵۰ زندان اوین از خط تلفن بیبهره بوده و وی از امکان تماس با خانواده و دوستان خود نیز محروم است.
مقامات قضایی پیشتر، پس از ۷۲ روز اعتصاب غذای آرش صادقی و فشارهای بینالمللی اعلام کردند که همسرش، گلرخ ایرایی، آزاد و خود او برای درمان به بیمارستان منتقل خواهد شد؛ بااینحال، علاوه بر عملی نشدن وعده درمان این زندانی سیاسی، همسر وی پس از ۱۹۹۹ روز آزادی موقت، روز یکشنبه سوم بهمنماه از سوی مأموران سپاه ثارالله مجدداً بازداشت شد.
مجید اسدی و پیام شکیبا؛ بلاتکلیفی و تداوم نگهداری در بند ۲۰۹ بدون قرار بازداشت
مجید اسدی و پیام شکیبا دو فعال دانشجویی پس از گذشت چند ماه از زمان بازداشت، همچنان در «سلولهای چند نفره» بند ۲۰۹ زندان اوین به صورت بلاتکلیف به سر میبرند. آقای اسدی از بیماری “التهاب حاد ستون فقرات و دستگاه گوارش” و آقای شکیبا نیز از بیماری “میگرن و کبد چرب” در رنج هستند. در سایه عدم تمدید قرار بازداشت و منقضی شدن قرار پیشین این دو فعال سابق دانشجویی هم اکنون به صورت «غیرقانونی» در بازداشت به سر می برند.
گفتنی است که مجید اسدی در تاریخ ۳۰ بهمن ماه سال گذشته ساعت ۱۰ شب در منزل خانوادگی خود در کرج توسط نیروهای ورارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
نیروهای امنیتی در زمان تلاش برای بازداشت آقای اسدی ضمن توهین به مادر این زندانی، علیرغم بیماری و ضعف جسمی پدر وی که به تازگی عمل پیوند کبد را انجام داده بود با او درگیر شدند و به پای وی آسیب وارد کردند.
آقای اسدی از زمان بازداشت کماکان بصورت بلاتکلیف در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برد. قرار بازداشت این زندانی که لازم است هر ماه تمدید شود برای سومین ماه کماکان تمدید نشده. از این منظر تداوم بازداشت او امری غیرقانونی است .
یک منبع نزدیک به خانواده اسدی در مورد آخرین وضعیت وی به گزارشگر هرانا گفت: “هنوز در بند ۲۰۹ در سلول چند نفره است. به او اعلام کردند بعد از انتخابات به وضعیتتان رسیدگی می شود، به طور غیرقانونی نگهداری می شود”.
در تاریخ ۲۲ فروردین ماه سال جاری مجید اسدی، بعد از تحمل ۵۰ روز سلول انفرادی در بند ۲۰۹ زندان اوین، به سلول چند نفره این بند منتقل شده است.
لازم به یادآوری است، مجید اسدی، فعال سابق دانشجویی پیشتر نیز در تاریخ ۱۸ تیرماه سال ۸۷ در مراسم هجده تیر دستگیر و به مدت ۵۲ روز در سلول انفرادی نگهداری شده بود.
حکم دادگاه بدوی وی در اردیبهشت ماه ۸۹ به وی ابلاغ گردید، که در آن توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به تحمل ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. علی رغم درخواست تجدید نظر، بدون اینکه حکم نهایی به او ابلاغ شود، برای اجرای حکم به زندان فرا خوانده شد و از تاریخ ۱۳ مهر ماه ۹۰ تا خردادماه سال ۹۴ در زندان بود.
مجید اسدی فارغ التحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه علامه طباطبایی است و عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده اقتصاد را در کارنامه خود دارد.
پیام شکیبا، دیگر زندانی با شرایط مشابه آقای اسدی، عضو اسبق انجمن اسلامی دانشگاه زنجان و دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی است که هم اکنون در «سلولهای چند نفره» بند ۲۰۹ زندان اوین همراه با مجید اسدی به صورت بلاتکلیف به سر میبرند.
پیام شکیبا مورخ ۳ اسفندماه سال گذشته توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد. این زندانی از عارضه شدید میگرن در رنج است و بر همین اساس خانواده او در نگرانی از وضعیت سلامت او به سر می برند.
آقای شکیبا پیش تر در ماجرای اعتراض دانشجویان به فساد اخلاقی معاونت دانشجویی دانشگاه زنجان در ۱۸تیر سال ۸۷ توسط اداره اطلاعات زنجان بهمراه ۵ تن از هم دانشگاهیان خود دستگیر و پس از ۲۲ ماه با قید وثیقه آزاد و نهایتا درسال ۸۸ در دادگاه انقلاب زنجان به تحمل ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد. اما این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۶ ماه حبس تعزیری و ۶ ماه حبس تعلیقی تقلیل یافت.
وی برای اجرای حکم مذکور در سال ۸۹ به زندان رفت و پس از تحمل محکومیت حبس آزاد شد.
پیام شکیبا در سال ۹۱ در حین تحصیل از دانشگاه اخراج شد. وی که آن زمان دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی واحد علوم وتحقیقات تهران بود در پی ارسال نامهای از سوی مرکز آزمون دانشگاه آزاد از ادامه تحصیل درمقطع کارشناسی ارشد محروم شد و از حضور وی در امتحانات پایان ترم ممانعت به عمل آمد. آقای شکیبا مجددا در سال ۱۳۹۳ در همین رشته در دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد.
به گفته منابع نزدیک به آقای شکیبا، زمینه فعالیت برجسته این فعال دانشجویی محبوس «مطالعات تاریخی و سیاسی و حوزه فعالیت او در دانشگاه علامه طباطبایی» بود با اینحال دلایل بازداشت وی مشخص نیست.
لازم به ذکر است که در طول مدت بازداشت، مجید اسدی و پیام شکیبا تاکنون صرفا یک ملاقات کابینی با خانواده داشته اند.
تحریم انتخابات توسط آتنا دائمی در چهلمین روز اعتصاب غذا
به گزارش کانون حقوق بشری نه به زندان نه به اعدام؛ فعال مدنی و زندانی سیاسی آتنا دائمی در نامه ای از درون بند زنان زندان اوین؛اعلام کرد که در انتخابات نمایشی شرکت نخواهد کرد.
خانم دائمی در قسمتهایی از نامه خود می نویسد؛
به راستی به چه چیزی باید رای داد؟ به فقر؟ به ادامهی تحریمها به خاطر نقض حقوق بشر؟ به اعدامهای دستهجمعی؟ به خفقان و سانسور؟ به حجاب و دین اجباری؟
در جامعهای که برای خوانندهای معترض که هنوز آهنگش منتشر نشده حکم ارتداد صادر مىکنند و برای سرش جایزه مىگذارند، چه انتظاری جز لغو کنسرتها مىتوان داشت؟ اما ما به این مسائل عادت نخواهیم کرد. وقتی که میپرسیم چرا به وعدههای گفتهشده عمل نشد، میگویند دست دولت نیست یا دستهای پشت پرده زیادند. اگر چنین است و دولت توان و کارایی لازم را ندارد پس اینهمه هزینههای میلیاردی تبلیغات برای چیست؟
شاید حرفهایم از نظر برخی «رانندهتاکسیطور» یا از روی بیسوادی باشد؛ اما اگر قرار باشد به کاندیداهایی رای بدهم که حتی هوادارانشان آزادی بیان را سرکوب و راننده تاکسیها و روایتشان از دردهای جامعه را نادیده مىگیرند، پس من به عنوان فعال مدنی و فعال حقوق بشر، مرز بین «بد و بدتر» و «راه و بیراه» را خط خواهم زد و در این انتخابات نمایشی شرکت نخواهم کرد.
گفتنی است که خانم آتنا دائمی که خود به ۷ سال زندان محکوم شده است؛ در اعتراض به صدور حکم و پرونده سازی بر علیه خواهران و خانواده اش دست به اعتصاب غذا زده و بر تداوم آن تأکید کرده است.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۶, سهشنبه
عدم شركت گلرخ ايرايى در انتخابات نمايشى و چرايى هاى آن
كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها 25اردیبهشت ۹۶: زندانی سیاسی گلرخ ایرایی در نامه ای سرگشاده از چرایی های عدم شرکت خود در انتخابات نمایشی و عوامفریبانه حکومت گفته است و در انتها اشاره می کند: باشد که روزی شاهد حضور احزاب و منتخبی با عقاید و باورهای مختلف در عرصهی انتخابات کشورمان باشیم. تا آن روز به جهت نبود فضای باز سیاسی و تحمیل کاندیدای گزینشی و ممانعت از حضور احزاب و عدم پاسخگویی به چرایی از میان برداشتن احزاب و گروهها و تا حضور کاندیدایی از تمامی ایدئولوژیها، مذاهب و قومیتهای ایرانی از شرکت در چنین انتخاباتی که نه حماسهی حضور بلکه نمایش اقتدار تکروی، سرکوب و استبداد است و تنها صرف هزینهای جهت عوامفریبی ست خودداری نموده و فعالانه تا ایجاد فضایی باز جهت فعالیت آزاد کلیهی احزاب در ایرانی آزاد و رها از یوغ استبداد تلاش خواهیم نمود.
متن کامل نامه سرگشاده زندانی سیاسی گلرخ ایرایی از بند زنان زندان اوین به قرار زیر می باشد:
«نزدیک به چهار دهه از برافراشته شدن پرچم حاکمیت اسلامی میگذرد. پس از اتمام دورهی ریاست جمهوری رفسنجانی، سیاست خارجی کشور در بدترین شرایط ممکن قرار داشت و برای نجات نظام از سراشیبی سقوط چارهای جز ظهور خاتمی و شعار گفتوگوی تمدنها نبود. خاتمی آمد با اصلاحاتی که هیچ مانیفست مشخصی برای اصلاح نداشت.
هیچگاه مشخصاً اعلام نشد او آمده است برای اصلاح چه چیز و بر کدام روش عمل خواهد کرد! هیاهوی انتخاباتی و تصور اصلاحات فضای جامعه را ملتهب نمود و سرانجام اصلاحات پیروز میدان شد. یک سال پس از روی کار آمدن وی ماجرای کوی دانشگاه به وقوع پیوست. دانشجویان زیادی سلاخی شدند، راهی زندان و بعضی ناگزیر به ترک وطن شدند. تعدادی نیز سر به نیست و مفقود گردیده و تابهحال نشانی از آنان بهدست نیامده است.
خانوادهی سعید زینالی از مفقودشدگان درگیریهای کوی دانشگاه، هم چنان پس از ۱۸سال به دنبال نشانی از فرزندشان با سکوت تا تهدید و وعدههای بیسرانجام مسئولین مواجه هستند. از دیگر دستاوردهای دورهی هشت سالهی اصلاحات، قتلهای زنجیرهای بوده است که تعداد زیادی از نویسندگان، اهالی ادب و سیاست کشورمان را با فجیعترین شکل ممکن از میان برداشت.
از مقایسهی هشت سالهی روی کار بودن اصلاحطلبان با دورههای پیشین به این نتیجه میرسیم که در سیاستهای کلی کشور تغییری ایجاد نشده است. اگر دوران پیشین با انقلاب فرهنگی، کشتار دههی شصت و اعدامهای سال ۶۷ شناخته میشوند، اگر بالا رفتن عدهای از دیوار سفارت که در آن روزها عملی فرهنگی و ارزشی قلمداد میشده! و منجر به تحریمهایی گشته که با ذره ذرهی وجودمان آن را زندگی کردهایم، دورهی اصلاحات خاتمی نیز ارمغانی به جز کشتار و قلع و قمع دانشجویان و ادبای کشور نداشته است. دورهی هشت سالهی خاتمی ختم به روی کار آمدن پدیدهای به نام احمدینژاد شد. در زمان ریاست جمهوری وی که رایحهی خوش خدمتش هنوز شامه نواز است، فاجعهی ۸۸ به همت نزاع اصلاحطلبان و اصولگرایان بر سر قدرت به وقوع پیوست و باز هم قربانیان این رقابت مردمی بودند که شاید اگر حافظهی تاریخی قویتری میداشتند، اینگونه سلاخی و قربانی نمیشدند؛ همانهایی که در سال ۷۸ دانشجویان را تجمیع نموده و به سمت پاستور حرکت دادند (امثال محمدرضا خاتمی، تاجزاده و…) اینبار نیز فضای جامعه را ملتهب نمودند و پس از ورود مردم به خیابان ها به محض رادیکال شدن شعارها از نگاه آنان و جدا شدن خواستههای جمعی از خواستهی خودشان که همانا مسند قدرت بود، نهایتا در عاشورای ۸۸ کاملا به مردم پشت کردند و مردم را با اعدامها و احکام سنگین تنها گذاشتند. در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد مسبب تمام بدبختیها و مشکلات جامعه شخص رییس جمهور و نهاد اجرایی کشور بود و حال با روی کار آمدن روحانی به هر بهانهای نهاد ریاست جمهوری را مبرا از مشکلات نمودهاند! خاتمی در پایان دوران ریاست جمهوریاش خود را یک تدارکاتچی دانسته و از زیر بار کوتاهیهایی که داشته، به راحتی شانه خالی نمود و حال نیز با بنفشهای همیشه مچکر نیز با نمیشودها و نمی توانها همهی سوالها را بیجواب میگذارند.
به راستی تفاوت این دو دسته که سعی دارند خود را بهعنوان دو حزب به تودهی جامعه بقبولانند چیست؟! مگر جز این است که در تمام دورهها بازداشت، احکام سنگین و بی ادله، دادگاههای فرمایشی و چند دقیقهای، اعدام و فساد مالی و فقر و فحشا و کودکآزاری و تجاوز و آتش سوزی در مدارس و بیهویتی پاسپورت ایرانی و وعدههای پوشالین و بیسرانجام مسئولین و …را شاهد بودهایم؟! مگر غیر از این است که سید محمد خاتمی بعد از ادعای خودشان (صورت گرفتن تقلب در انتخابات ۸۸) وعده داده بود تا آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر و برگزاری انتخابات آزاد در هیچ انتخاباتی شرکت نخواهد نمود و چه کسی پس از وعدهاش حماسهی دماوند را با انگشت جوهری و پوزخندی به ملت همیشه در صحنه رقم زد؟! مگر غیر از این است که روحانی آزادی زندانیان سیاسی را وعده داده بود و وزیر امور خارجهاش در سازمان ملل وجود زندانیان سیاسی را به کل منکر شد؟! مگر غیر از این است که آمار اعدامهای انجام شده در دولت روحانی تقریباً دو برابر اعدامهای دولت احمدینژاد است؟! اما با سکوت وقیحانهی رسانههای سبز و بنفش، اخبار آن در حاشیه قرار گرفته است؟! بازداشتها و احکام سنگین و بازداشتگاههای مخوف وزارت اطلاعات در دولت اصلاحات چه کم از بازداشتگاههای دولت اصولگرایان دارد؟ خانههای امن سپاه چطور؟
در کدام دولت بازداشت و اهانت و اعدام نداشتهایم که داد آزادی و امنیت و آرامش جامعه سر میدهند. البته تا زمانی که تعدادی هوراکش و از داخل زندانها هویت خود را انکار کنند و ملیجک وار دست به قلم تمجید از امثال ظریف برند و انگشت به جوهر، ننگ حضور در این نمایش مضحک آغشته کنند؛ ایشان نیز باید بر خر مراد سوار باشند و شاهد حضور اصلاحطلبان با نام اعتدالیون که با اصولگرایان معتدل گره خوردهاند باشیم. با پایان دورهی ریاست جمهوری احمدینژاد دوباره با خطراتی که روابط و سیاست خارجی را تهدید میکرد مواجه بودیم و باز اصلاحطلبان از عالم غیب رسیدند؛ خواص بی بصیرت با بصیرت شدند و باز همان بازی تکرار…!
این گردابی که در آن غوطهوریم خود کرده ایست بیتدبیر که تنها راه رهایی از آن گشودن چشمها و مرور تاریخی است که هرگز عزم خواندنش را نکردهایم. باید بشناسیم دولت مردانی را که بنا بر مصلحت از سال ۷۶ خود را دو شقه کردهاند و چون مهرههای شطرنج بر گسترهی حاکمیت هریک در جایگاهی قرار گرفتهاند تا این بازی سراسر فریب و ریا را به پیش برند. امروز شش کاندیدا از فیلترهای شورای نگهبان عبور کردهاند؛ مروری بر بیوگرافی این شش نفر روشنگر آن است که هر کدامشان در برهههای حساس کشور از سال ۶۰ تاکنون بر چه مسندی بودهاند و دستشان به چه آغشته است! قطعاً با مروری بر اینان و دگر مردان حاضر در عرصهی سیاست خواهیم فهمید که چرا جای احزاب و منتخبین واقعی مردم خالی است! خواهیم دانست که چرا جواب نقادی و ابراز باور و عقاید متفاوت از حاکمیت زندان است و اجبار به جلای وطن، خواهیم دانست که چرا احزاب را نابود کردهاند و؛ ایدئولوژی ها را سر بریدهاند و زیر یک پرچم و با یک رأی و هدف بازی رقابت راه انداخته اند. شناخت و یادآوری آنچه از سر گذراندهایم و خروج از این خلسه و استحاله شاید تنها چارهای ست که دیگر مضحکه و خام حضور در نمایش و جنگ و قدرت مترسکها نباشیم و الزامی به انتخاب بد از میان بد و بدتر برایمان نباشد. باشد که روزی شاهد حضور احزاب و منتخبی با عقاید و باورهای مختلف در عرصهی انتخابات کشورمان باشیم. تا آن روز به جهت نبود فضای باز سیاسی و تحمیل کاندیدای گزینشی و ممانعت از حضور احزاب و عدم پاسخگویی به چرایی از میان برداشتن احزاب و گروهها و تا حضور کاندیدایی از تمامی ایدئولوژیها، مذاهب و قومیتهای ایرانی از شرکت در چنین انتخاباتی که نه حماسهی حضور بلکه نمایش اقتدار تکروی، سرکوب و استبداد است و تنها صرف هزینهای جهت عوامفریبی ست خودداری نموده و فعالانه تا ایجاد فضایی باز جهت فعالیت آزاد کلیهی احزاب در ایرانی آزاد و رها از یوغ استبداد تلاش خواهیم نمود.»
گلرخ ابراهیمی ایرایی
بند زنان زندان اوین _ اردیبهشت ۱۳۹۶
درخواست مشارکت مالی از زندانیان برای حل مشکل آب در زندان
قطعی طولانی مدت آبگرم در زندان رجایی شهر، رندانیان را با مشکلات بهداشتی مواجه کرده است. مسئولان زندان از زندانیان مطالبه مشارکت ۵ میلیون تومانی برای حل مشکل فنی دیگ های گرم کن زندان دارند.
به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آبگرم در بعضی بندها و سالن ها ولی بطور خاص در سالن ۲۱ اندرزگاه ۷ زندان رجایی شهر کرج از چندین ماه قبل دچار مشکل و قطعی شده است. زندانیان «سنی مذهب» این سالن با مشکلات بهداشتی و شستشو مواجه هستند.
یک منبع نزدیک به زندانیان سنی مذهب دراینباره توضیح داد: “از یک طرف میگویند مسئولین این قطعی آبگرم را عمدا انجام میدهند تا زندانیان اهل سنت را به سالن قبلیشان بازگردانند. اما از طرف دیگر رئیس زندان گفته است دیگ آبگرم پوسیده و زندان بودجه تعویض آن که ۵ میلیون تومان است ندارد.”
این منبع آگاه در پایان تاکید کرد: “مسئولین زندان از زندانیها خواستهاند خودشان این مشکل را حل کنند یا در حل آن سهیم شوند.”
٧ روز اعتصاب غذای یک زندانی کورد
یک زندانی عقیدتی کورد از ٧ روز پیش در زندان رجایی شهر کرج دست بە اعتصاب غدا زدە است.
سید قاسم آبسته زندانی کورد در سالن ۲۱ اندرزگاه ۷ زندان رجایی شهر کرج از هفت روز پیش دراعتراض به عدم رسیدگی پزشکی در اعتصاب غذای به سر می برد.
قاسم آبستە از مدتی پیش یک غده در کنار لوزههایش پدیدار شده که نفس کشیدن را برای وی دشوار کردە است. بر اساس تشخیص پزشکان بهداری زندان رجایی شهر این عارضه خطرناک بوده و باید برای معالجە بە بیمارستانهای خارج از زندان اعزام تا از غده نمونه برداری شود و اقدامات بعدی جهت معالجە صورت گیرد.
اما مسئولین بهداری زندان همچنین گفتەاند کە جهت اعزام بە بیمارستان دستور دادستان باید صادر شود در غیر اینصورت امکان اعزام وی نیست .
قاسم آبسته در بهمن ماه ۱۳۸۸ بازداشت و پس از هشت ماە بازجویی از وی در بازداشتگاههای اداره اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در ارومیه در شرق کوردستان به زندان اوین منتقل کە در انجا نیز شش ماە در سلولهای انفرادی نگهداری شد.
وی در تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد و در خردادماه سال ١٣٩٥ بە اتهام محاربه از طریق هواداری از گروههای سلفی بە اعدام محکوم شد .
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۵, دوشنبه
خودکشی دو دانش آموز زنجانی در منطقه گاوازنگ
رئیس پلیس آگاهی استان زنجان، از خودکشی دو نفر دانشآموز زنجانی در منطقه گاوازنگ زنجان خبر داد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران، جعفر رحمتی در گفتگو با مهر، با تأیید خبر مرگ دو دانشآموز زنجانی، افزود: «همه شواهد نشان از خودکشی دارد و این دو دانشآموز نسبت فامیلی دارند و آگاهانه و با میل خود از خانه خارج شدهاند.»
وی ادامه داد: «دو دانشآموز که اقدام به خودکشی کردند متولد ۱۳۸۰ و با هم رفیق بودهاند. هر چند بررسیهای سمشناسی در دست انجام است ولی به احتمال قوی با قرص برنج و یا سم درختی است.»
رحمتی افزود: «این دو دانشآموز با گذاشتن گوشیهای خود و پاک کردن دادهها، از خانه خارج و اقدام به این کار کردهاند.»
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۴, یکشنبه
ضرب و شتم شدید یک زندانی سیاسی به جای بردن به بهداری
در طی روزهای گذشته یک زندانی سیاسی کُرد محبوس در زندان ارومیه در هنگام مراجعه به بهداری زندان ارومیه توسط دو تن از ماموران این زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
روز شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه کامران جعفری، زندانی سیاسی محبوس در بند ۱۳ زندان مرکزی ارومیه به دلیل مریضی به همراه چندین زندانی دیگر در لیست اسامی زندانیان اعزامی به بهداری قید شده و در هنگام مراجعه به بهداری دو تن از ماموران زندان به نامهای رسول غنیزاده و بهروز قلیزاده بدون ارائه دلیل خاص اسم او را از لیست خط زده و خواستار بازگشت این زندانی به داخل بند شدند.
این زندانی سیاسی که بعد از چند روز انتظار در لیست بهداری قرار گرفته بود نسبت به چنین برخورد فردی از سوی ماموران زندان با وی اعتراض میکند و این دو مامور به بهانه گستاخی با باتوم به ضرب و شتم شدید این زندانی سیاسی پرداخته و بعدا او را به سلولهای انفرادی زندان منتقل کردند. وی بعد از چند ساعت نگهداری در سلولهای انفرادی و علیرغم بیماری بدون اعزام به بهداری، مجددا به داخل بند بازگرداننده شد.
محمدصديق كبودوند فعال حقوق بشر از زندان آزاد شد
محمدصدیق کبودوند روزنامهنگار و فعال حقوق بشر بعد از ١٠ سال زندان آزاد شد. برخی فعالان مدنی با انتشار عکس هایی از آقای کبودوند، خبر آزادی او را اعلام کردند. آقای کبودوند از سال ۱۳۸۶ بازداشت شده بود. در این ده سال این روزنامهنگار و فعال حقوق بشر بارها با اعتصاب غذا به ادامه زندان خود اعتراض کرده بود. محمد صدیق کبودوند، دبیرکل «سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان» و مدير مسئول روزنامه توقيف شده «پيام مردم» است از تيرماه سال ۱۳۸۶ در زندان است و تنها یک بار و آن هم برای عیادت از فرزند مبتلا به سرطانش، پس از اعتصاب غذا اجازه مرخصی گرفت. آقای کبودوند با اتهاماتی مانند «اقدام عليه امنيت ملی» و «تبليغ عليه نظام» به ۱۰ سال حبس محکوم شده بود.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۳, شنبه
یک زندانی در ملاء عام در اراک اعدام شد
خبرگزاری هرانا ـ حکم اعدام یک زندانی متهم به «قتل عام خانوادگی» درساعت ۷ صبح روز جاری در منطقه کوی امام علی اراک در ملاء عام اجرا شد. حکم اعدام این زندانی ظرف سه ماه صادر، تایید و اجرا شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اراک امروز، پنج شنبه ۲۴ فروردین ۹۶، پرونده یک زندانی متهم به قتل ۶ شهروند اراکی ظرف سه ماه منجر به صدور حکم قصاص و توسط دیوان عالی کشور قطعی و در مرحله اجرا قرار گرفت.
در تاریخ ۲۲ دی ماه سال ۹۵ جوانی با سلاح گرم، جان ۶ نفر از شهروندان اراکی را گرفت و در کمتر از ۱۴ ساعت دستگیر و به مراجع قضایی تحویل شد.
هفدهم اسفندماه ۹۵ در جلسه دادگاه که به صورت علنی برگزار شد عباس صحرایی متهم ردیف اول این پرونده به جرم مباشرت در ۶ فقره قتل عمدی به ۶ بار قصاص نفس در منطقه شهرک علی ابن ابیطالب و همچنین به دلیل حمل و نگهداری یک قبضه اسلحه کلاشینکف و ۵۷ فشنگ به هفت سال حبس تعزیری درجه پنج و به جرم اخلال در نظم عمومی به یک سال تعزیری درجه پنجم و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
چهاردهمین روز از اعتصاب غذای اسماعیل عبدی گذشت
صبح روز گذشته اسماعیل عبدی به علت درد شدید کلیه؛پس از ۱۳ روز اعتصاب غذا به بهداری زندان اوین منتقل شد.
امروز ۲۳ اردیبهشت ماه؛ اسماعیل عبدی نماینده معلمان تهران چهاردهمین روز اعتصاب غذای خود را در اعتراض به عدم استقلال قوه قضاییه در صدور احکام امنیتی برای فعالان تشکلهای صنفی معلمان و کارگران و با درخواست صریح خروج روند پیگیری پروندهاش از حالت امنیتی به عادی را می گذراند.
آقای عبدی از روز ۱۰ اردیبهشت ماه پس از انتشار یک بیانیه هدف و خواسته خود را از اعتصاب غذا اعلام کرد.
وی در بیانیه خود با اشاره به تداوم بازداشت معلمان در دولت حسن روحانی نوشت:
اینک در فضای پسابرجام که فریاد قانونمندی، مردمسالاری، حقوقبشر و آزادیهای مدنی دولتمردان، گوش فلک را کر کرده است، شاهد بازداشت اعضای هیأت مدیره کانونهای صنفی معلمان و تشکلهای مستقل کارگری و تشکیل دادگاههای چند دقیقهای هستیم که همهی افراد با اتهامهایی یکسان مثل: اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام و… محاکمه و روانه زندان میشوند.
گفتنی است که تعداد قابل توجهی از اعضای فعال کانون صنفی معلمان از جمله اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی، علی اکبر باغانی، رسول بداقی و … تاکنون به دلیل فعالیت های صنفی خود با اتهامات امنیتی روبرو شده و به اخراج، زندان و تبعید محکوم شده اند.
اسماعیل عبدی هم اکنون در بند ۳۵۰ اوین بدون امکان تماس تلفنی محبوس است.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۹, سهشنبه
اعدام دو زندانی در زندان مرکزی مشهد
سحرگاه روز گذشته، حکم اعدام دو زندانی، با اتهام «قتل عمد» در زندان مرکزی مشهد، اجرا شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از خراسان، سحرگاه روز دوشنبه ۱۸ اردیبهشتماه، دو زندانی که با اتهام «قتل عمد» به «قصاص نفس» محکوم شده بودند، در زندان مرکزی مشهد اعدام شدند.
روز گذشته جوان ۲۷ ساله ای که در خرداد سال ۹۳ و پس از نزاعی در خیابان فتاح، به اتهام قتل دستگیر شده بود به دار آویخته شد.
متهم مذکور که «م.م» نام داشت پس از دستگیری در شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به «قصاص نفس» محکوم شده بود.
متهم دیگر جوان ۳۵ ساله ای که در اردیبهشت سال ۱۳۹۳ به اتهام قتل دستگیر شده بود ، در شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی محاکمه و به «قصاص نفس» محکوم شد.
با تایید این رای در دیوان عالی کشور و فراهم شدن مقدمات اجرای حکم، سپیده دم روز گذشته متهم با نظارت قضات اجرای احکام دادسرای مشهد پای چوبه دار رفت و اعدام شد.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۸, دوشنبه
ورود روزانه ۶۰ میلیون لیتر پساب خانگی و صنعتی به خلیج فارس
عضو مجمع نمایندگان استان هرمزگان در مجلس با بحرانی خواندن وضعیت آلودگی خلیج فارس، گفت که حدود ۷۰۰ لیتر در ثانیه پساب های حاصل از فاضلاب های خانگی و صنعتی به خلیج فارس سرازیر می شود. به گفته وی، نسل آبزیان خلیج فارس به دلیل آلودگی زیست محیطی در معرض خطر انقراض قرار گرفته و آلودگی نفتی سلامت مردم بندرعباس را تهدید می کند.به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از خانه ملت، احمد مرادی با انتقاد از اینکه مهمترین معضل زیست محیطی خلیج فارس ورود فاضلابهای خانگی، شهری و صنعتی است، گفت: “ورود فاضلاب نسل آبزیان خلیج فارس را در معرض تهدید قرار داده و معضلی جدی است به نحوی که اگر مدیریت نشود، آینده روشنی در انتظار این دریای استراتژیک نخواهد بود”.نماینده مردم بندرعباس، قشم، ابوموسی، حاجی آباد و خمیر در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه به دفعات نگرانی خود در رابطه با ورود فاضلاب به خلیج فارس را به آبفای شهری، دولت و مجلس اعلام کرده ایم، افزود: “حدود ۷۰۰ لیتر در ثانیه پساب های حاصل از فاضلاب های خانگی و صنعتی به خلیج فارس سرازیر می شود که سلامت مردم را در معرض تهدید و از سویی حیات دریا را به خطر انداخته است”.
نسل آبزیان خلیج فارس به دلیل آلودگی زیست محیطی در معرض خطر انقراض
وی با انتقاد از اینکه نسل آبزیان خلیج فارس به دلیل آلودگی زیست محیطی در معرض خطر انقراض قرار دارد، تصریح کرد: “آلودگی زیست محیطی جاذبه های گردشگری دریا را کاهش داده و می تواند یکی از دلایل وجود کشند سرخ که تهدیدی جدی برای آبزیان و مرجان های محسوب می شود، باشد”.
می توان از پساب ها برای آبیاری فضای، کشاورزی و صنعت سبز بندرعباس استفاده کرد
این نماینده مردم در مجلس دهم، با بیان اینکه وزارت نیرو می تواند از پساب های حاصل از فاضلاب برای آبیاری فضای سبز، کشاورزی و صنعت بندرعباس استفاده کند، ادامه داد: متاسفانه پساب های تصفیه نشده راهی خلیج فارس شده در حالی که در ثانیه ۲۰۰ الی ۳۰۰ لیتر آب شرب برای آبیاری فضای سبز استفاده می شود و مردم با کمبود آب شرب مواجه هستند.
مرادی درباره برخی اظهارات مبنی بر اینکه استفاده از آب شیرین کن ها، شوری خلیج فارس را در پی داشته است، گفت استفاده از آب شیرین کن ها با مجوزهای لازم از سوی سازمان محیط زیست صورت گرفته و خطرات زیست محیطی مانند افزایش شوری آب را به همراه ندارد به گونه ای که با استفاده از آب شیرین کن ها آب را به برخی از استان ها نیز انتقال می دهیم؛ البته با توجه به خشکسالی ۲۰۰ ساله، استفاده بی رویه از سفره های آب زیرزمینی و کاهش بارندگی در استان هرمزگان راهی جز استفاده از آب شیرین کن ها وجود ندارد.
نماینده مردم بندرعباس، قشم، ابوموسی، حاجی آباد و خمیر در مجلس دهم ادامه داد: “علاوه بر این دستگاهها و تجهیزاتی که در کشور مورد استفاده قرار می گیرد مورد تایید وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست بوده و کارشناسان در صورتی که به صورت بی رویه از آنها استفاده نشود بی خطر بودن آنها را تایید کرده اند”.
تامین آب شرب و کشاورزی امارات از طریق استفاده از آب شیرین کن ها صورت می گیرد
با بیان اینکه امروزه تامین آب شرب کشور امارات از طریق استفاده از آب شیرین کن ها صورت می گیرد، گفت: “این کشور با استفاده از آب شیرین کن ها آب مورد نیاز برای کشاورزی خود را نیز تامین می کند؛ اگر از آب شیرین کن ها به صورت بی رویه استفاده نشود هیچ گونه جای نگرانی برای حیات خلیج فارس وجود ندارد”.
آلودگی نفتی سلامت مردم بندرعباس را تهدید می کند
عضو مجمع نمایندگان استان هرمزگان در مجلس با بیان اینکه آلودگی نفتی، سلامت مردم بندرعباس، را تهدید می کند، تصریح کرد: “آلایندگی پالایشگاهی مانند نفت ستاره خلیج فارس با وجودی که هنوز به طور کامل به بهره برداری نرسیده است مردم را آزار می دهد این در حالی است که عوارض آلایندگی صنایع نفتی نیز به مردم اختصاص داده نمی شود”.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۶, شنبه
اعدام یک زندانی در زندان مرکزی مشهد
حکم اعدام یک زندانی، با اتهام «قتل عمد» در زندان مرکزی مشهد اجرا شد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از رکنا، سحرگاه روز پنجشنبه ۱۴ اردیبهشتماه، یک زندانی که با اتهام «قتل عمد» به «قصاص نفس» محکوم شده بود، در زندان مرکزی مشهد اعدام شد.
این زندانی که حدود دو سال پیش به اتهام قتل دستگیر شده بود ،در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به قصاص نفس محکوم شد.
با تأیید رأی صادره در شعبه ۲۸ دیوان عالی کشور، مقدمات اجرای حکم صادره فراهم شد تا این که سپیدهدم پنج شنبه گذشته، متهم مذکور با نظارت قضات اجرای احکام دادگستری مشهد پای چوبه دار رفت و اعدام شد.
فاجعه معدن یورت نباید بی جواب بماند فراخوان به کارگران و مردم ایران
آنچه در معدن یورت در استان گلستان اتفاق افتاد و بیش از سی نفر از کارگران این معدن را قربانی و بیش از هفتاد نفر آنان را مصدوم کرد، یک حادثه نبود. یک جنایت آشکار بود. اینرا رسانه های حکومتی اعتراف کرده اند. گفته اند معدن ناامن بوده، تجهیزات ایمنی نداشته، تونل هایش یکطرفه بوده و راه خروج دیگری نداشته است. اعتراف کرده اند که به اعتراضات مکرر معدنچیان توجه نکرده اند برعکس آنها را تهدید به اخراج کرده اند. و این جنایت صاحب دارد. مسببینی دارد. باید کل جامعه علیه این جنایت و مسببین آن بلند شود و با معدنچیان و خانواده هایشان اعلام همبستگی کند.
صاحبان معدن که طبق اعترافات رسانه های حکومتی از نهادهای بالای حکومت بوده اند از جمله مسببین این جنایتند که بقول کارگران معدن فقط و فقط به فکر پول و سود بوده اند و کارگران معترض را به اخراج تهدید کرده اند. اما مسبب واقعی این جنایت کل حکومت است. سهل انگاری نسبت به ایمنی محیط کار که آنهم فقط یقه کارفرما را نمیگیرد گوشه کوچکی از مساله است. مسئول اصلی اینهمه ناامنی و بی حقوقی کل این نظام است. آنهایی که قانون میگذرانند و کارگر را از حق تشکل و اعتراض محروم میکنند، ارگانهایی که به شکایات کارگران رسیدگی نمیکنند، سیستم قضایی که با شکایت کارفرماهای مفتخور کارگران معترض را به دادگاه و زندان میکشاند، وزارتخانه هایی که به ایمنی محیط کار توجهی ندارند و سود سرمایه داران را بر جان کارگر مقدم میشمارند، مجلسی که محکم پشت سرمایه داران حریض و بیرحم را گرفته است و قانون پشت قانون علیه کارگر وضع میکند. نظامی که میلیارد میلیارد صرف مسجد و امامزاده و مقامات و آیت الله ها و صرف جنایتکاران اسلامی در کشورهای دیگر میکند، و یا صرف زندان و سیستم قضایی اش میکند تا مدام کارگران و مردم معترض را به دادگاه و زندان بکشاند. نظامی که حتی نسبت به پرداخت چندرغاز حقوقی که خود تصویب کرده است هم مسئولیتی بعهده نمیگیرد و حتی یکبار جانب کارگران را نمیگیرد. کل این نظام عامل اصلی این جنایت و کلیه جنایاتی است که هر روز در کارخانه ها و مراکز کار اتفاق می افتد.
روزی نیست که کارگری در معدنی مدفون نشود یا از داربستی و یا به چاهی سقوط نکند و یا در کارخانه ای در آتش سوزی جانش را و یا سلامتی اش را از دست ندهد. این وضع را باید جایی خاتمه داد. فاجعه معدن یورت میلیون ها نفر در سراسر کشور را در سوگ عمیقی فرو برده است. این سوگ و این خشم و نفرت را باید به نیرویی برای مقابله با نظامی که مسبب اینهمه ظلم و ستم در حق اکثریت زحمتکش این جامعه است، تبدیل کرد.
حزب کمونیست کارگری صمیمانه به خانواده های کارگران جانباخته و کلیه مردم آزاده تسلیت میگوید و یاد جانباختگان این فاجعه بزرگ را گرامی میدارد. این واقعه را باید به تحکیم همبستگی در سراسر کشور با معدنچیان یورت و خانواده هایشان تبدیل کرد. نه تنها از تشکل های کارگری بلکه از معلمان و بازنشستگان، از کارگران کلیه مراکز کارگری در استان گلستان و در سراسر کشور، از نهادهای مختلف دانشجویی، نهادهای مدافع حقوق کودک و محیط زیست، مدافعین حقوق زن و مبارزین علیه اعدام، نهادهای دفاع از زندانیان سیاسی و نویسندگان و هنرمندان و ورزشکاران و غیره انتظار میرود که با معدنچیان یورت و خانواده هایشان اعلام همبستگی کنند. جا دارد در همه شهرها در بزرگداشت معدنچیانی که جان باختند مراسم برگزار کرد، در میادین شهرها گل گذاشت، پیام های همبستگی داد و یا با ابتکارات دیگری درمورد این واقعه کاری کرد.
صاحبان معدن که طبق اعترافات رسانه های حکومتی از نهادهای بالای حکومت بوده اند از جمله مسببین این جنایتند که بقول کارگران معدن فقط و فقط به فکر پول و سود بوده اند و کارگران معترض را به اخراج تهدید کرده اند. اما مسبب واقعی این جنایت کل حکومت است. سهل انگاری نسبت به ایمنی محیط کار که آنهم فقط یقه کارفرما را نمیگیرد گوشه کوچکی از مساله است. مسئول اصلی اینهمه ناامنی و بی حقوقی کل این نظام است. آنهایی که قانون میگذرانند و کارگر را از حق تشکل و اعتراض محروم میکنند، ارگانهایی که به شکایات کارگران رسیدگی نمیکنند، سیستم قضایی که با شکایت کارفرماهای مفتخور کارگران معترض را به دادگاه و زندان میکشاند، وزارتخانه هایی که به ایمنی محیط کار توجهی ندارند و سود سرمایه داران را بر جان کارگر مقدم میشمارند، مجلسی که محکم پشت سرمایه داران حریض و بیرحم را گرفته است و قانون پشت قانون علیه کارگر وضع میکند. نظامی که میلیارد میلیارد صرف مسجد و امامزاده و مقامات و آیت الله ها و صرف جنایتکاران اسلامی در کشورهای دیگر میکند، و یا صرف زندان و سیستم قضایی اش میکند تا مدام کارگران و مردم معترض را به دادگاه و زندان بکشاند. نظامی که حتی نسبت به پرداخت چندرغاز حقوقی که خود تصویب کرده است هم مسئولیتی بعهده نمیگیرد و حتی یکبار جانب کارگران را نمیگیرد. کل این نظام عامل اصلی این جنایت و کلیه جنایاتی است که هر روز در کارخانه ها و مراکز کار اتفاق می افتد.
روزی نیست که کارگری در معدنی مدفون نشود یا از داربستی و یا به چاهی سقوط نکند و یا در کارخانه ای در آتش سوزی جانش را و یا سلامتی اش را از دست ندهد. این وضع را باید جایی خاتمه داد. فاجعه معدن یورت میلیون ها نفر در سراسر کشور را در سوگ عمیقی فرو برده است. این سوگ و این خشم و نفرت را باید به نیرویی برای مقابله با نظامی که مسبب اینهمه ظلم و ستم در حق اکثریت زحمتکش این جامعه است، تبدیل کرد.
حزب کمونیست کارگری صمیمانه به خانواده های کارگران جانباخته و کلیه مردم آزاده تسلیت میگوید و یاد جانباختگان این فاجعه بزرگ را گرامی میدارد. این واقعه را باید به تحکیم همبستگی در سراسر کشور با معدنچیان یورت و خانواده هایشان تبدیل کرد. نه تنها از تشکل های کارگری بلکه از معلمان و بازنشستگان، از کارگران کلیه مراکز کارگری در استان گلستان و در سراسر کشور، از نهادهای مختلف دانشجویی، نهادهای مدافع حقوق کودک و محیط زیست، مدافعین حقوق زن و مبارزین علیه اعدام، نهادهای دفاع از زندانیان سیاسی و نویسندگان و هنرمندان و ورزشکاران و غیره انتظار میرود که با معدنچیان یورت و خانواده هایشان اعلام همبستگی کنند. جا دارد در همه شهرها در بزرگداشت معدنچیانی که جان باختند مراسم برگزار کرد، در میادین شهرها گل گذاشت، پیام های همبستگی داد و یا با ابتکارات دیگری درمورد این واقعه کاری کرد.
باید دولت را تحت فشار قرار داد که:
۱- آمار دقیق و نام و مشخصات و عکس های قربانیان، و مجروحین این حادثه را در تلویزیون و روزنامه هایش منعکس کند و با کارگران معدن و نمایندگانشان و خانواده های کارگران مرتبا مصاحبه شود تا جامعه مستقیما از زبان آنها حقایق مربوط به این معدن و ظلم و ستمی که در طول سالیان طولانی بر کارگران رفته است را بشنود.
۲- آخرین امکانات پزشکی را برای مداوای کارگران مصدوم بکار گیرد و بطور منظم وضعیت آنها را به مردم گزارش کند.
۳- به خانواده های جانباختگان و مصدومین این حادثه غرامت بدهد. هیچ مبلغی جای خالی کارگران جانباخته را پر نخواهد کرد ولی زندگی خانواده هایشان باید از هر نظر تامین شود.
۴- صاحبان معدن و مقامات و مسئولین ارگانهای حکومتی که در اثر بی توجهی و سهل انگاری آنها این فاجعه و این جنایت رخ داده است به مردم معرفی شوند و مورد محاکمه قرار گیرند.
۵- پیشرفته ترین تسهیلات و استانداردهای ایمنی و امداد رسانی در معدن یورت و همه معادن در ایران زیر نظر نمایندگان منتخب کارگران بکار گرفته شود.
۶- حقوق عقب افتاده و بیمه کارگران فورا و بطور کامل پرداخت شود و تا زمانی که کارگران بیکار میمانند حقوق کامل آنها پرداخت شود.
۷- کارفرماها و مسئولین ارگانهایی که معدنچیان معترض را اخراج کرده اند، به جامعه معرفی شوند و به کارگران اخراجی غرامت کامل داده شود.
روز ۱۳ اردیبهشت در تاریخ جنایت صاحبان سرمایه و حکومت اسلامی ثبت خواهد شد و همیشه در یاد کارگران و مردم خواهد ماند.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۵, جمعه
سقوط یک دانشجو دختر از پشت بام خوابگاه در بوشهر
پیش از ظهر دیروز یک دختر ۲۰ ساله از پشت بام ساختمان خوابگاه دخترانه کوثر وابسته به دانشگاه خلیج فارس سقوط کرد.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از ایرنا، زهرا یوسفی نیا مدیر روابط عمومی اورژانس استان بوشهر گفت: براثر وارد شدن ضربه سر سطح هوشیاری مصدوم پائین ولی علائم حیاتی وی نرمال است.
وی تصریح کرد: مصدوم ۲۰ ساله و از دانشجویان دانشگاه خلیج فارس است که بعد از حادثه به بیمارستان سلمان فارسی تامین اجتمایی بوشهر منتقل شده است.
۱۳۹۶ اردیبهشت ۱۲, سهشنبه
اقدام به خودسوزی دستفروش مریوانی در اعتراض به شهرداری
روز گذشته، یک مرد مریوانی به دلیل توقیف چرخ خود توسط شهرداری با ریختن بنزین قصد خودسوزی داشت که نیروهای شهرداری مانع از انجام این کار شدند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از زریوار خبر، در روزهای گذشته شهرداری مریوان در اجرای طرح توقیف چرخهای دستفروش در سطح شهر، چرخ یک مرد دستفروش را که تنها منبع درآمدی وی و خانواده ش بود، توقیف کرد که وی بعد از بینتیجه ماندن پیگیرها جهت بازپسگیری چرخ خود پیش از ظهر روز دوشنبه ۱۱ اردیبهشتماه در حالی وارد ساختمان شهرداری شد که مقداری بنزین بر سروصورت خود ریخته بود و از شدت ناراحتی قصد خودسوزی داشت اما با اقدام به موقع نیروها و کارکنان شهرداری از خودسوزی این مرد مریوانی جلوگیری شد.
بنا با اخبار موثق بعد از این ماجرا مسئول حراست شهرداری با آرام کردن این مرد و پرداخت ۱۰۰ هزار تومان پول و قول کمک و مساعدت به وی به جای چرخ توقیفی، وی را از خودسوزی بازداشتند.
دستفروشی در سالهای اخیر با رشد بیسابقه در مریوان مواجه بوده است. ریشه این معضل اگرچه به عوامل متعددی بر میگردد اما عملکرد مدیران شهری در سالهای گذشته را نباید نادیده گرفت. اگر امروز شاهد رشد قارچ گونه پدیده دستفروشی هستیم، مهمترین دلیل آن عدم جلوگیری از این پدیده نامیمون اجتماعی در سالهای اخیر مدیریت شهری است.
اشتراک در:
پستها (Atom)
-
همزمان با کشته و زخمی شدن بیش از یک میلیون مسلمان در طی سالهای گذشته زیر سایه جنگهای درون مذهبی بین مسلمانان، اینک کتابی ضد مسیحیت با عنوان...
-
نمایندگان ایران با انتشار گزارشهای غیرواقعی از وضعیت حقوق پیروان دینی سعی نمودند شرایط مسیحیان در ایران را مناسب توصیف کنند. به گزارش «محبت...
-
افزایش کلیساهای خانگی در ایران همچنان از اصلیترین دغدغههای نهادهای امنیتی و دینی به شمار میرود. به گزارش «محبتنیوز» با وجود تمام محدودیت...